مهندسی کشاورزی - زراعت

آموزش و ترویج تولیدات کشاورزی

مهندسی کشاورزی - زراعت

آموزش و ترویج تولیدات کشاورزی

گزینه‌های نوبرای توسعه پایدار کشاورزی در مناطق نیمه خشک

متخصصین علوم کشاورزی برای جوامع ساکن در مناطق نیمه خشک، نیازمند تغییر نگرش علمی خود درباره مفهوم ”توسعه“ و به‌کارگیری ”سیستم‌های پیشرفته فن‌آوری“ کشاورزی، مصرف بهینه آب و انرژی، حفظ زیست بوم و منظرسازی (۱) می‌باشند. برای دستیابی به عمل‌کرد بهینه در مناطق خشک و نیمه خشک، یکی از گزینه‌های نو شناخت و به‌کارگیری روش‌های نوین آبیاری است.

زیرا به‌کارگیری فن‌آوری‌های نو، موجب افزایش مؤثر بازده مصرف آب و پیشگیری از انباشت املاح در ناحیه رشد ریشه شده و عملکرد بیشتری را به ارمغان خواهد آورد. پیامد بی‌چون و چرای افزایش شهرنشینی متمرکز در مناطق نیمه خشک جهان، چیزی جزء تقاضای فزاینده آب و فشار بر منابع آبی محدود این مناطق نیست. از این رو استفاده دوباره از آب‌های یک‌بار مصرف شده، همچون پساب‌های خانگی و زه آب‌ها به موضوعی پرچالش اما نو تبدیل شده است.

در حال حاضر در برخی کشورها، فاضلاب‌های خانگی پس از تصفیه‌های فیزیکی و یا بیولوژیک برای آبیاری درختان و فضاهای سبز با موفقیتی نسبی به‌کار گرفته شده‌اند. همچنین به‌منظور مدیریت هوشمند منابع آب در مقیاس‌های بزرگ، کاربرد سنجش‌گرها دمائی مادون‌قرمز برای تعیین نیاز آبی گیاهان مختلف عملی شده است.
افزون بر این، استقرار ”شبکه‌های هوشمند اطلاع‌رسانی هواشناسی“ و دریافت اطلاعات ثبت شده در این مراکز، امکان بهینه‌سازی راندمان مصرف آب ابیاری را فراهم آورده است. یکی دیگر از گزینه‌های نوین برای بهره‌برداری از منابع موجود در مناطق خشک و نیمه خشک، توجه به ”تنوع زیستی“ فراهم آمده در این مناطق همچون امکان استفاده ازگیاهان جایگزین مانند گیاهان شورپسند، گیاهان داروئی و زینتی می‌باشد.

● مقدمه
این واقعیت انکارناپذیر است که ”زیستن“ بدون آب امکان پذیر نیست. متأسفانه به‌رغم آنکه بیش از ۷۰ درصد سطح کره زمین پوشیده از آب است، نزدیک به ۹۹ درصد آن را آب دریاها و یخچال‌های طبیعی تشکیل می‌دهد و تنها حدود ۲ درصد سطح کره زمین را آب‌های قابل دسترس و مناسب برای مصارف گوناگون شامل می‌شود (۱).
منابع آب قابل استفاده به‌شدت و به‌طوری فزاینده در معرض آلودگی آلاینده‌هائی همچون فاضلاب‌های خام (تصفیه نشده)، پساب‌های صنعتی، باقی مانده‌های سموم و کودهای شیمیائی محلول قرار دارند. به‌طوری‌که همه ساله حجمی معادل ۲۰ میلیارد تن ضایعات و آلاینده به چنین منابع آبی قابل دسترسی تخلیه می‌گردد. (۸) بدین ترتیب و با توجه به افزایش روز افزون جمعیت جهان، سهم دسترسی انسان به منابع خاک کشاورزی و آب مطلوب، شدیداً رو به کاهش است.
بنابراین، متخصصین کشاورزی باید فن‌آوری‌های نوینی را برای رویاروئی با کاهش کمی و کیفی منابع آب و خاک به‌کار گیرند. (۵) در این راستا، برنامه‌هائی جند برای دستیابی به این مم وجود دارد که در زیر به برخی از آنها پرداخته می‌شود.

● مدیریت و حفاظت از آب

▪ آبیاری قطره‌ای:
کاربرد روش‌های نوین آبیاری، راندمان کاربرد آب را در مقایسه با روش‌های مرسوم (آبیاری غرقابی و جوی پشته) به‌طوری چشمگیر افزایش داده است. سیستم آبیاری قطره‌ای شامل خطوطی از لوله‌های پلاستیکی است که بر روی آنها سوراخ‌هائی تعبیه گردیده که این خطوط را باید در امتداد ردیف‌های کشت مستقر کرد. این قبیل خطوط لوله را می‌توان بر روی سطح خاک و یا در زیر سطح آن قرار داد تا بدین ترتیب آب با تواتر زیاد (تناوب کوتاه مدت) از راه روزنه‌ها در اختیار گیاه قرار گیرد.
آبیاری قطره‌ای، بهترین روش صرفه‌جوئی در میزان مصرف آب است. ضمن آن‌که در این روش، امکان کاربرد همزمان کود نیز وجود داشته و در نیروی انسانی و هزینه‌های مربوط به ادوات کشاورزی صرفه‌جوئی می‌شود. یکی از ویژگی‌های این روش، صرفه‌جوئی در میزان آب کاربردی تا حد ۵۰ درصد کمتر در دوره رشد گیاه در مقایسه با روش‌های غرقابی، جوی پشته و حتی سیستم آبیاری بارانی است. این موضوع، به‌ویژه در مورد خاک‌های سبک بافت صدق می‌نماید. (۱۰) به‌طور کلی،راندمان کاربرد آب در روش آبیاری قطره‌ای ۹۰ تا ۹۵ درصد است. حال آنکه در روش‌های بارانی و جوی پشته حداکثر راندمان مصرف آب به ترتیب ۷۰ و ۶۰ تا ۸۰ درصد گزارش شده است. برخی نتایج حاصل از کاربرد مؤثر آبیاری در روش قطره‌ای نشان می‌دهد که: در شمال آفریقا، عملکرد گوجه‌فرنگی در روش آبیاری قطره‌ای دو برابر روش بارانی است. در شمال ایالت کالیفرنیا نیز عملکرد گوجه‌فرنگی در روش قطره‌ای ۵/۲۶ درصد افزایش و از نظر اندازه محصول ۷/۱۳ درصد در مقایسه با روش جوی پشته بهبود داشت است. از آبیاری قطره‌ای عمل‌کرد توت‌فرنگی را در این ایالت ۵/۱۲ درصد نسبت به روش جوی پشته افزایش داده است.

● آبیاری قطره‌ای به‌همراه مالچ:
کاربرد مالچ یعنی پوشانیدن سطح خاک اطراف گیاهان (بوته‌ها) به‌وسیله مواد آلی و یا مصنوعی روشی دیگر برای صرفه‌جوئی بیشتر در مصرف آب است. بدین ترتیب، محیط مناسبتری برای رشد گیاه فراهم آمده و عملکرد افزایش می‌یابد. (۲) تنها در کشور چین، سالیانه بیش از ۸/۲ میلیون هکتار مالچ پلاستیکی برای گیاهانی همچون صیفی‌جات، میوه‌های بوته‌ای، پنبه، چغندر قند، ذرت و بادام زمینی مورد استفاده قرار می‌گیرد. چنانچه مالچ مصرفی از نوع پلاستیکی باشد، بهتر است که خطوط لوله آبیاری به روش قطره‌ای در زیر سطح مالچ قرار گیرد. کاربرد توامان آبیاری قطره‌ای و مالچ، به‌طور معمول موجب افزایش معن‌دار عملکرد می‌شود. همچنین، در این حالت می‌توان آب آبیاری و کود محلول را به‌طور مستقیم در ناحیه رشد ریشه در زیر سطح مالچ قرار دارد. در آزمایشی که در ایالت نیوچرسی انجام شد، مشخص گردید که روش آبیاری قطره‌ای، مالچ و بدون آبیاری و مالچ و روش آبیاری به‌همراه مالچ عملکرد بادنجان را در تیمارهای (بدون مالچ و بدون آبیاری)، بدون مالچ و آبیاری قطره‌ای، مالچ و بدون آبیاری و مالچ روش آبیاری قطره‌ای به ترتیب تا، ۶۵/۰۹، ۸۴/۲۶، ۸۸/۰۳، ۱۱۱/۱۸ تن در هکتار افزایش می‌دهد.

▪ کشاورزی در محیط کنترل شده:
این قبیل سیستم‌های کنترل شده کشاورزی، رشد و نمو گیاه را به‌طور کامل در بخش‌های زیرین (ریشه‌ها) و هوائی (آسمانه) کنترل و تنظیم می‌نماید. در این ظرایط، تولید محصولات در گلخانه‌ها و یا در سازه‌های کاملاً محصور که در آن امکان مهار دمای هوا و خاک، رطوبت، ترکیب گاز اتمسفر، نور، آب و مواد غذائی در آن وجود دارد، به انجام می‌رسد آب کشت نوع کاملی از این روش است. فناوری که در آن برای رشد نمو گیاه در محلول غذائی با و یا بدون کاربد بستر رویش مصنوعی (محیط متخلخل استقرار گیاه)، مانند مواردی از کاربرد: شن، ماسه، ورمیکولیت، ذرات ریزدانه سنگ شکسته، پرلیت، خاک پیت، اندام‌های خرد شده گیاهی و خاک اره استفاده به‌عمل می‌آید. استفاده از چنین مواردی تنها برای تأمین تکیه گاه مکانیکی گیاه می‌باشد. از جمله مزیت‌های اصولی روش آب کشت (هیدروپونیک)، امکان پرورش متراکم گیاهان پر محصول، تولید گیاه در شرایط نبود خاک مناسب، بهره‌مندی کاملاً مؤثر از آب و کود و استفاده حداقل از مجموعه پیچیده (فیزیکی، شیمیائی و بیولوژیک) خاک است.

استفاده از این فناوری موجب چنان تحولی در تولید محصولات مربوطه گردیده است که تصور دستیابی به آن در گذشته هرگز وجود نداشته است. به‌عنوان مثال درایالت آریزونا، عملکرد گوجه‌فرنگی به حدود ۶۰ کیلوگرم در هر متر مربع در سال رسیده است. آینده چنین سیستم‌های امروزه آثار مثبت خود را نمودار ساخته به‌طوری که در مقایسه با نیم قرن گذشته تصور آن، غیر ممکن می‌نمود. به‌خصوص در مناطق خشک (بیابانی) که منابع انرژی طبیعی (نور و درجه حرارت حاصل از تابش خورشید) به‌میزان بسیار قابل توجهی و بدون نیاز به‌صرف هزینه همواره فراهم است.

● سنجش از دور (دور کاوی):
فن‌آوری عصر فضا، امروزه به سطح مزارع نیز راه یافته است. به‌طوری که امکان این‌که ”چه‌مقدار“ و ”چگونه“ آب مورد نیاز گیاهان را با کاربرد ابزاری همچون حرارت سنج‌های مادون‌قرمز که به رایانه‌ها متصل هستند، فراهم آورده است (۹).
یکی از فن‌آوری‌های مرتبط با آبیاری که به‌عنوان ”شاخص یا نمایه تنش آبی گیاه“ دانسته می‌شود پیشینه‌ای به سال ۱۹۸۰ دارد که به‌وسیله کارشناسان سرویس تحقیقات کشاورزی“ آزمایشگاه حفاظت آب آمریکا معرفی شد. استفاده از این فن‌آوری برای گیاهانی مانند پنبه، نوعی گردو، گندم و هندوانه با موفقیت به‌کار رفته است. موارد توفیق برای تولید وش پنبه منجر به افزایش یک عدل محصول در مقایسه با متوسط عملکرد و برای گردوی آمریکائی با کاهش میزان آب آبیاری به میزان ۳۰ درصد طی مدت سه سال زراعی، گردیده است. پژوهش‌هائی درباره برخی گیاهان از جمله چمن علفی، باغ‌های سیب، انگور مجلسی و ذرت همچنان در جریان می‌باشد. این موفقیت برای کلیه گیاهان زراعی و باغی نبوده، به‌طوری که برای گیاهانی نظیر کاهو درختان لیمو کارآئی نداشته است.
با این حال انتظار می‌رود که در آینده‌ای نه چندان دور هواپیماهای مجهز به اسکنرهای حرارتی مادن‌قرمز بتوانند برنامه‌ریزی آبیاری صدها هکتار اراضی تحت کشت را در مدت چند ”ثانیه“ انجام دهند.

● شبکه اطلاعاتی هواشناسی:
پدیده‌های جوی می‌توانند به‌طوری بسیار مؤثر بر سودمندی عملیات کشاورزی و باغبانی اثرگذار باشند.
طیف وسیعی از اقدامات مرتبط با تولید محصولات همچون انتخاب کولتیوارهای مناسب، تاریخ کشت، زمان آبیاری، مدیریت آفات، مدیریت بیماری‌ها و دوره مناسب برداشت محصولات وابسته به شرایط اقلیمی منطقه مورد نظر است (۹). استفاده صحیح و منطقی از اطلاعات هواشناسی نه تنها می‌تواند از بروز شرایط غیر مطلوب جلوگیری نماید،بلکه قادر است که توانمندی تولید محصولات را نیزفزونی داده و یا در شرایطی هزینه‌های تولید فرآورده‌ها راکاهش دهد و موجب صرفه‌جوئی در مصرف آب آبیاری گردیده و در مجموع منتج به سود بیشتری شود.
مولدان بخش کشاورزی در حال حاضر می‌توانند از جایگاه جدیدی به نام ”پایگاه اطلاعات هواشناسی“ که به‌طور اخص برای نیازهای کشاورزی طراحی و ابداع گردیده، کمک یابند. به‌عنوان مثال در ایالت آریزونا، این پایگاه اطلاعاتی تحت عنوان ”شبکه هواشناسی آریزونا“، ترکیبی از رایانه‌ها و تجهیزات پایش محیط می‌باشد که قادر است اطلاعات هواشناسی را در اختیار کاربر آن قرار دهد. در این ایستگاه داده‌های دما (هوا، خاک)، رطوبت نسبی، تشعشع خورشیدی، بارندگی و سرعت باد، اندازه‌‌گیری و ثبت می‌گردد.
رایانه‌های موجود نیز به‌طور منظم اطلاعات ارسالی از این ایستگاه را دریافت و ضمن پردازش و فرآوری داده‌ها نسبت به خلاصه کردن آنها اقدام می‌نمایند. از جمله اطلاعات قابل دسترسی در این شبکه هواشناسی می‌توان بهارقام روزانه و ساعتی پارامترهای مورد پایش، واحدهای حرارتی مورد نیاز برای پیش‌بینی وضعیت گیاهی، روند توسعه یا مراحل تکاملی آفات و برآورد تبخیر و تعرق گیاهی که برای برنامه‌ریزی آبیاری مورد نیاز است، اشاره نمود.

● کشاورزی دقیق:
این واژه که گاه تحت عنوان کشت و کار دقق نیز نامیده می‌شود، به معنی انتخاب خاک مناسب برای کشت، انتخاب نوع گیاه و مدیریت دام‌ها است (۱۱). به‌طوری‌که در شرایط متفاوت و موجود تطابق پذیر بوده و امکان انجام یا انتخاب آن در محدوده هر مزرعه اختصاصی نیز وجود داشته باشد.
امروزه، چهار نوع فن‌آوری پیشرفته کشاورزی دقیق را هدایت می‌نمایند که عبارتند از:
سنجنده‌های الکترونیکی ماشین‌های زمینی (که اغلب تحت عناوین پایشگرهای عملکرد یا ماشین‌های برداشت نامیده می‌شوند)، سیستم‌های اطلاعات جغرافیائی، سیستم‌های موقعیت‌یاب جغرافیائی و نرم‌افزارهای سیستم تصمیم‌گیری (تصمیم‌سازی) که برای تجزیه، تحلیل و برنامه‌ریزی به‌کار گرفته می‌شوند.
چنین ترکیبی با اجزاء فن‌آوری‌های گفته شده و با کاربرد رایانه و استعانت از ماهواره می‌تواند رهنمودهای لازم و یا ارزیابی مؤثر بودن عملکرد اقداماتی نظیر: غبار یا محلول پاشی برای کنترل آفات و بیماری‌های گیاهی، مدیریت آبیاری، کاربرد کودهای شیمیائی را به میزان مطلوب و مورد نظر، نحوه اثر بخش بودن کاربرد علف کش‌ها، کشت و کار دقیق و جایگزین مناسب بذور را در بستر کشت به انجام رساند.

● تلفیق پرورش آبزیان و سیستم‌های کشاورزی
افزایش هزینه‌های استحصال و کاربرد آب برای آبیاری در مناطق خشک از مواردی می‌باشد که در سطح جهانی متخصصین کشاورزی را به تفکر و تعمق واداشته است. برخی پژوهش‌گران بر این باورند که در مناطقی همچون آریزونا، سیستم‌های ذخیره، انتقال و توزیع آب (برای اهداف کشاورزی و آبیاری) از نظر فیزیکی مشابهت نسبی با حوضچه‌ها آبراهه‌های سنتی پرورش آبزیان (به‌خصوص ماهیان گرم‌آبزی) دارند.

در حال حاضر، برنامه‌های تحقیقاتی به‌منظور تلفیق پرورش ماهی در اراضی کشاورزی مبتنی بر آبیاری اصولی در جریان است تا بتوان موارد استفاده و کاربرد از آب را آن‌گونه توسعه داد که هزینه‌های انرژی مصرفی برای استحصال و یا پمپاژ آب را از طریق تولید (جانبی) فرآورده غذائی دیگری (ماهی) جبران نمود.

به‌عنوان مثال مدل‌های تحلیل حساسیت مربوط به حوضچه‌های پرورش ماهی که در آن برقراری جریان آب به روش‌های متعارف انجام می‌شود، نمایانگر آنست که در محدوده‌های هزینه‌ای ۱۰ تا ۲۰ دلار برای هر ۴/۱۲۳۳ متر مکعب آب (برابر با یک آکر ـ فوت) شرایط برابری ”مخارج با منافع“ حاصل می‌گردد و این در شرایطی است که هزینه‌های تأمین آب برای مزارع در ایالت آریزونا از رقم ذکر شده بیشتر می‌باشد.

بنابراین هرگاه ”آب مورد نیاز برای پرورش ماهیان گرم آبزی“ به‌دلیل آنکه حقابه مربوط به آبیاری زراعت در مزرعه و آب بهای آن مورد احتساب قرار گرفته است، مجانی تلقی گردد، بنابراین بازگشت سهمی از هزینه (مخارج) مترتبه می‌تواند نوید بخش باشد.

کاربرد سیستم آبرسانی (آبیاری) موجود، از جمله کانال‌ها و به‌طور ترجیحی هرگاه عملیات آبیاری همزمان با نیازهای پرورش آبزیان نباشد، شرایط را حاصل می‌نماید. زیرا همان‌گونه که مشخص است، سیستم کانال‌ها و یا حوضچه‌های ذخیره آبی که قبلاً ساخته شده‌اند، مورد استفاده قرار گرفته و هزینه‌های سرمایه‌ای و اولیه احداث این قبیل سازه‌ها را که پیش نیاز برنامه‌های پرورش آبزیان است، به‌طور قابل ملاحظه‌ای کاهش خواهد داد.
لیکن به هر حال، پرورش آبزیان (به‌خصوص ماهی) برخلاف عملیات آبیاری مزارع، نیازمند به پایش لحظه‌ای دارد، به‌خصوص هرگاه این اقدام در کانال‌های کم عرض و جویچه‌های آبیاری و یا آبرسانی به انجام رسد، که در این شرایط برقراری جریان کمی از آب با کیفیت مناسب و به‌طور مداوم بایستی در آبراهه‌ها وجود داشته باشد. زیرا به‌عنوان مثال قطع ورود و عدم جریان آب ممکن است باعث تلف شدن بچه ماهی‌های پرورشی گردد. برای رفع یا تعدیل این مشکل، بایستی عملیات آبیاری را متوازن نمود و یا نسبت به احداث (ساخت) تجهیزات نگهداری و پرورش ماهی در مجاورت محدوده مورد نظراقدام شود.

به‌نحوی که ابتدا آب تخصیصی برای عملیات آبیاری را به حوضچه یا آبراهه‌های پرورش ماهی منحرف و سپس آن را برای آبیاری مزارع دوباره به طریق ثقلی و یا پمپاژ محل مورد نظر در مزرعه هدایت نمود.
تلفیق پرورش آبزیان با آبیاری نه تنها موجب بهره‌مندی مؤثر از هر واحد آب مصرفی است، که در شرایط بهره‌برداری از اراضی در مناطق خشک برای تولید مواد غذائی و فرآورده‌های خام صنعتی بسیار ضروری می‌باشد، بلکه به‌دلیل افزایش قیمت آب استحصالی، این قبیل اقدامات می‌تواند متضمن سودآوری بیشتری گردد.

● کاربرد فاضلاب‌های تصفیه شده برای آبیاری
در مناطق خشک و نیمه خشک که کمبود منابع آبی از عوامل مهم محدود کننده توسعه کشاورزی پایدار می‌باشد، کاربرد فاضلاب‌های تصفیه شده به‌طوری قابل ملاحظه روبه افزایش است تا بخشی از کمبود آب مورد نیاز را تأمین نماید. (۶) این مهم در شرایطی است که مخارج استحصال و انتقال آب مناسب برای امور آبیاری در حال افزایش می‌باشد.

از آنجا که متقاضیان محدودی برای دریافت و مصرف این قبیل آبها وجود دارد، فعلاً رقابت قابل ملاحظه‌ای در این زمینه به چشم نمی‌خورد.

لیکن پیش‌بینی می‌شود، در آینده‌ای نزدیک، کاربرد این قبیل آب‌ها برای مصارف آبیاری فضاهای سبز، زمین‌های ورزشی و یا گیاهانی که به‌طور مستقیم مورد مصرف خوراکی قرار نمی‌گیرند، افزایش یابد. (۶) از مزیت‌های قابل توجه کاربرد فاضلاب‌های تصفیه شده برای درختستان‌ها و پارک‌ها می‌توان به موارد زیر اشاره کرد:

ـ چمن‌های علوفه‌ای، گیاهانی پر مصرف از نظر نیاز آبی می‌باشند. همچنین به‌دلیل همیشه سبز بودننیاز به مقادیر زیادی مواد غذائی دارند.
بدین دلیل کاربرد فاضلاب‌های تصفیه شده که سرشار از مواد غذائی مورد نیاز گیاهان می‌باشند به‌وسیله گیاهان جذب و مصرف گردیده و بدین ترتیب خطرات ناشی از نفوذ و آلایندگی آب‌های زیرزمینی در این مناطق می‌تواند متصور نباشد (۳).

ـ به‌دلیل آنکه فاضلاب به‌طور مستمر تولید می‌گردد، موارد کاربرد آن نیز بایستی به‌طور دائمی باشد. به‌عنوان مثال علف چمنی، نوعی گیاه چند ساله است که دارای دوره‌های قطع مصرف آب از جمله موارد کشت، بذردهی، برداشت ـ که در کلیه این ادوار عملیات آبیاری بایستی متوقف شود و در مجموع این اوقات، زمانی قابل ملاحظه است که گیاه چمن علفی وجود نداشته باشد.

ـ از آنجا که زمین‌های ورزشی و پارک‌ها در حواشی شهرها می‌باشند، مخارج انتقال فاضلاب‌های تصفیه شده برای آبیاری آنها چندان قابل ملاحظه نیست.

ـ مسائل مربوط به بهداشت محیط زیست و حفظ سلامت انسان به هنگام کاربرد پساب‌های تصفیه شده برای اراضی چمنی و پارک‌ها به مراتب کمتر از شرایطی استکه درآن این قبیل آب‌ها برای آبیاری گیاهان خوراکی مصرف می‌شوند.
ـ مسائلی که ممکن است در مورد کاربرد آب‌های تصفیه شده (فاضلاب‌ها) بر روی خاک‌ها ایجاد گردد، به‌خصوص از دیدگاه اثرات اجتماعی و اقتصادی در شرایط کاربرد این قبیل آب‌ها برای آبیاری اراضی ورزشی و پارک‌ها کمتر از آن است، که کاربرد چنین آب‌هائی به منظور آبیاری محصولات کشاورزی به‌طور مستقیم موردمصرف قرار گیرند.

● ایجاد درختستان مقاوم به خشکی
واژهزیر سکیپ یا مقاوم به خشکی ”از عبارت یونانی“، ”زیروس“ به معنی خشکی اشتقاق یافته است.

این قبیل گیاهان در مقایسه با انواعی که به‌صورت سنتی کشت می‌گردند ”مثل چمن علوفه‌ای“، نیاز آبی کمتری دارند. (۴) بنابراین روش ابتکاری را می‌توان برای منظرسازی و در ارتباط با راندمان کاربرد آب و انرژی تعریف کرد که بر پایه هفت شرط اصولی علم باغبانی می‌باشند که آنها را به شرح زیر می‌توان فهرست نمود:

▪ طراحی و کشت مناسب
▪ انتخاب خاک مناسب به‌عنوان رویشگاه گیاه
▪ کاربرد مواد بهساز برای افزایش ظرفیت نگهداری آب در خاک
▪ کاربرد روش آبیاری با راندمان مطلوب
▪ کاربرد مالچ (گیاهی و یا مصنوعی) برای کاهش میزان تبخیر و جلوگیری از هدر رفت رطوبت از سطح خاک
▪ کشت مختلط گیاهان با نیاز آبی کم در ترکیب با طرح منظرسازی
▪ نگهداری مناسب از گیاهان و استفاده از سیستم آبیاری بهینه برای گیاهان.

ـ تذکر:
به‌عنوان نمونه طبق اطلاعات موجود، فقط در ایالت آریزونا، بیش از ۴۰۰ گونه گیاهی وجود دارد که شرایط مقاومت به خشکی را دارا می‌باشند.

منظرسازی یا ایجاد محوطه سبز با استفاده از درختان و گیاهان مناسب می‌تواند مخارج سرمایشی سالیانه ساختمان‌های مسکونی را کاهش دهد. طرح کشت حفاظت انرژی، مشتمل بر درختان پر شاخه و گسترده‌ای می‌باشد که نقش سایه انداز دیوارها و سقف ساختمان‌ها را برای جلوگیری از تابش مستقیم نور خورشید در تابستان داشته، لیکن امکان بهره‌مندی از نور خورشید را در زمستان از جهت شمالی ساختمان فراهم می‌آورد.
در اوقات عصر درختان پایه کوتاه باعث جلوگیری از تابش نور خورشید می‌گردند. اکثر این قبیل درختان که به‌منظور طرح کشت حفاظت انرژی انتخاب می‌شوند از انواع درختان یا درختچه‌های همیشه سبز می‌باشند. پژوهش‌ها نشان می‌دهد که پوشش گیاهی در شهرها موجب کاهش پایدار هزینه‌های مصرفی انرژی در واحدهای تجاری و مسکونی گردیده و به زیبائی گستره شهر می‌افزاید.

۱) گیاهان جایگزین برای مناطق خشک
در حال حاضر توجه بسیار زیادی به انتخاب گیاهان، جایگزین برای مناطق خشک و نیمه خشک برای کاربردهای گوناگون از جمله: منظرسازی (ایجاد درختستان یا بوته‌زار)، تولید فرآورده‌‌های غذائی و یا استفاده از گیاهانی که توانمندی تولید مواد داروئی، شیمیائی، الیاف و یا روغن گیاهی را داشته باشند، شده است.

۲) گیاهان شورپسند
چنانچه امکان تبدیل مناطق خشک به اراضی مولد فراهم می‌گردید، شرایط تأمین مواد غذائی و تغذیه میلیون‌ەا انسان نیز امکان پذیر می‌شد. هرچند اقدامات لازم جهت تأین مواد غذائی برای آینده از طریق بالابردن راندمان‌های آبیاری و بهینه نمودن سیستم‌های کشت و کار در جریان م‌باشد، لیکن این واقعیت همیشه باقی است که حدود ۹۸ درصد آب‌های موجود در سطح کره زمین به‌صورت دریا و یا یخچال‌های طبیعی می‌باشند. در حال حاضر بیش از ۳۲۲۰۰ کیلومتر مناطق خشک و بیابانی ساحلی خالی از سکنه است. لیکن چنانچه اقداماتی برای تبدیل این نواحی به مناطق مولد اعمال گردد، اغلب این مناطق مکان‌هائی مناسب و دلپذیر برای اقامت می‌باشند.

یک جایگزین برای تولید مواد غذائی در اراضی ساحلی مناطق خشک، انتخاب و کشت آن از قبیل گیاهانی استکه امکان رشد آنها در خاک‌های شور (و یا شور و سدیمی) وجود داشته باشد و برای عملیات آبیاری این قبیل گیاهان بتوان از آب‌های نامتعارف (از نظر شوری) و یا آب دریا به‌صورت مستقیم استفاده نمود (۷). بدین ترتیب، چنین گیاهانی را می‌توان هالوفیت یا شورپسند محسوب نمود. تحقیقات نشان می‌دهد که برخی از گیاهان همچون ”آتریپلکس“ از نظر تولید محصول (علوفه) و میزان پروتئین با گیاه یونجه تقریباً برابری نمی‌نماید.

املاح اضافی که جذب گیاه گردیده است را می‌توان پس از برداشت، آبشوئی نمود. آزمایش‌های مقدماتی درباره مصرف این گیاه برای تعلیف دام‌‌ها، نشان می‌دهد که املاح جایگزینی آن در جیره غذائی برخی دام‌ها درآینده امید بخش است. سایر گیاهان از جمله گونه‌ای ”سالیکورنیا“ (۱۱) از نظر تولید دانه که محتوی مقادیر قابل ملاحظه‌ای روغن خوراکی و پروتئین می‌باشد، در مراحل بررسی و نتیجه‌گیری می‌باشد.

آزمایش‌های متعدد و متراکمی در جریان است تا بتوان از آب دریاهائی که آبزیان در آن زیست می‌نمایند را به‌دلیل غنی بودن آب آنها از ازت برای آبیاری گیاهان شور پسند به مصرف رسانید. مقادیر رشد بسیار قابل ملاحظه در آزمایش‌هائی که در آنها از چنین آب‌های محتوی ازت زیاد، برای عملیات آبیاری گیاهان شورپسند به‌کار رفته، گزارش گردیده است. این قبیل گیاهان هالوفیت ممکن است در آینده منابع غذائی قابل ملاحظه‌ای برای تغذیه انسان و دام‌ها محسوب گردند.

۳) گیاهان داروئی
اغلب نسخه‌های داریوئی تجویز به‌وسیله پزشکان و یا داروهای موجود بروی پیشخوان داروخانه‌ها دارای بنیان گیاهی (مستقیم یا فرآوری شده) می‌باشند. اکثر ترکیبات مصنوعی که امروزهدر دسترس هستند، مقدمتاً از گیاهان بومی مناطق و جنگل‌های نواحی حاره‌ای منشاء، یافته‌اند که منبع تأمین آب برای رشد و نمو آنها را بارندگی تشکیل می‌دهد و اقلام معرفی شده گیاهان داروئی که رشگاه آنها مناطق خشک باشد، بسیار اندک هستند.
گیاهان مناطق خشک و بیابانی به‌دلیل آنکه از نظر محیطی تحت تنش می‌باشند، نوعی مواد شیمیائی تولید می‌نمایند که آنها را در مقابل جانوران، میکروب‌ها و حتی گیاهان بومی مناطق خشک دارای پادزهرهای متوقف کننده فعالیت‌های ویروسی از جمله عامل انتقال و اشاعه بیماری ایدز (Aids) می‌باشند.

۴) سایر گیاهان جایگزین
برخی گیاهان جایگزین قبلاً مورد توجه قرار گرفته و پژوهش‌های عملی و کاربردی در مورد آنها به‌انجام رسیده است که از آن جمله جوجویا (هوهوبا) و گوایل (Guayule) را می‌توان نام برد. گیاهان دیگری که محتوی ترکیبات شیمیائی خاص می‌باشند. مانند چیا (Chia)، گوار (Guar) و تاروید (Tarweed) نیز مورد توجه هستند. گیاهی به‌نام هسی پارالوئی (Hesparalaoe) نوعی گیاه لیفی است که احتمال تولید کاغذ با کیفیت بسیار مطلوب از آن وجود دارد. گیاهان دیگری از جمله لس کوالا (Lesqerella) و ورونیا (Veronia)، از نظر امکان استحصال بعضی انواع روغن بسیار مورد توجه قرار گرفته‌اند.

با توجه به اطلاع رسانی‌های مکرر در خصوص فراهم آمدن ”تنوع زیستی“، انجام تحقیقات لازمه بروی گیاهان جایگزین بایستی بیشتر مورد توجه قرار گیرد. بنیان تولید گیاهان نوین در کشاورزی از طریق انواع مناسب و مطلوب ”جایگزین“ موجب پیدایش و توسعه نوعی کشاورزی صنعتی نوین خواهد شد که بدین ترتیب سیستم‌های زراعی جدید، جایگزین سیستم‌های غیر نوبتی که در آنها تقاضای زیاد برای منابع آبی و نهادهای کشاورزی وجود داشت، تغییر خواهد یافت.

● فن‌آوری زیستی (بیوتکنولوژی)
انسان، در عصر کنونی باید از فن آوری‌های پیشرفته موجود، استفاده علمی و منطقی بنمایند. برنامه‌های جایگزین و گزینه‌های ممکن برای تهیه مواد غذائی و فرآورده‌های خام صنعتی که رافع نیازهای آینده است، از هم اکنون تدارک دیده شده و به مرحله عمل درآید. زیرا کاربرد روش‌های نوین، بیشتر مرتبط با اقدامات حفاظتی از منابع خاک، آب و جلوگیری از تخریب و انحطاط چنین منابع تولیدی است.

در دهه ۱۹۶۰، وضعیت مواد غذائی برای برخی کشورها از جمله در قاره آسیا، بسیار نگران کننده تصور می‌شد. به‌طوری‌که بعضی متخصصین بروز پدیده ”قحطی“ را قریب الوقوع می‌دانستند. لیکن هم زمان با این نگرانی بزرگ، افزایش عملکرد محصولات کشاورزی در واحد سطح که از طریق معرفی ارقام پر محصول برنج، گندم، توسعه شبکه‌ەای آبیاری و کاربرد کودهای معدنی به انجام رسید، از بروز پدیده کمبود مواد غذائی و قحطی، جلوگیری به‌عمل آورد، به‌طوری که در حال حاضر از طریق افزایش عملکرد همه روزه ۷۰۰ میلیون نفر تغذیه می‌شوند. این واقعه یا حادثه تحت عنوان ”انقلاب سبز“ نام‌گذاری شد.

هرچند میانگین عملکرد فرآورده‌های کشاورزی به‌دلیل کاربرد فن‌آوری‌هیا معرفی شده، که به‌وسیله کشاورزان اعمال می‌گردد، کم و بیش رو به افزایش است، لیکن تحول ایجاد شده به‌وسیله انقلاب سبز روند مورد انتظار را از دست داده و پیشرفت آن آهسته گردیده است. این واقعیت غیر قابل انکار وجود دارد که انسان طی یک قرن گذشته توانسته است عملکرد محصولات را چهار برابر نماید. لیکن این دستاورد، ”گام نخست“ می‌باشد. زیرا افزایش قابل ملاحظه جمعیت جهان به‌خصوص در کشورهای در حال پیشرفت اقدامات خاصی را برای مقابله با کمبود موادغذائی در شرایط فعلی و آینده الزامی نموده است.

اروزه، با کاربرد روش‌های پیشرفته فن‌آوری‌های زیستی (بیوتکنولوژیک)، انسان قادر است تحولات پیشرفته و شگفت‌آنگیزی را در صنایع غذائی ایجاد نماید که این تحول می‌تواند ”انقلاب“ دیگری به‌شمار آید. اعتقاد برخی صاحب‌نظران بر آنست که این پدیده نوعی ”انقلاب آرام“ است.

زیرا، دستاوردهای آن در ابتدا ممکن است ”بسیار چشمگیر“ نباشد. لیکن در نهایت، فن‌آوری زیستی به احتمال قوی می‌تواند اثراتی به مراتب بیشتر از ”انقلاب سبز“ در برداشته باشد. زیرا این فن‌آوری نوعی فرایند تجمعی (تکاملی) است و تأثیرات آن کوتاه مدت (از نظر افزایش عملکرد و تولیدات گیاهی) نمی‌باشد.

در آینده، به‌عنوان مثال علم مهندسی ژنتیک قادر خواهد بود که فرصتی مناسب برا یانتقال ژن‌های هورمونی رشد را در گونه‌های ماهیان به نحوی فراهم آورد که میزان رشد آنها در مقایسه با شرایط متعارف (عادی) حتی بیش از چهار برابر گردد. همژنین تصور مکن بر آن است که بتوان نوعی ژن را از جانوران به گیاهان منتقل نمود تا آنها را در مقابل آفات و بیماری‌های گیاهی مقاوم و پایدار نمود. علاوه بر آن نیز ممکن است نوعی میکروارگانیسم را طراحی نمود که لکه‌های نفتی را در سطوح آبی هضم، جذب و پاکسازی نماید.

● نتیجه‌گیری
با فراهم آمدن امکانات علمی تهیه نقشه‌های ژنوم (۱۲) جانوران و گیاهان انسان ممکن است در آینده‌ای نزدیک قادر به دستکاری ویژگی‌های ژن‌ها گردد. امید می‌رود که به‌زودی بتوان مناطق خشک و بیابانی ساحلی (آبی) جهان را با استفاده از گیاهان مقاوم به شوری و با استفاده از آب دریا به‌عنوان منبع آبیاری به مناطق سرسبز و مولد کشاورزی تبدیل کرد.

همچنین ممکن است در آینده، امکان کشت و کار در ۴۰۵ میلیون هکتار اراضی که سفره‌های آب زیرزمینی آنها شور است، فراهم گردیده و ۷/۵ میلیون هکتار اراضی متأثر از انباشته شدن املاح که همه ساله ازچرخه تولیدات کشاورزی خارج می‌شده‌اند را مورد بهره‌برداری و استفاده‌های گوناگون کشاورزی قرار داد.

همچنین با یاری جستن از دانش اصلاح نباتات و ژنتیک گیاهی، از طریق کاربرد ابزارهای جدید فن‌آوری زیستی، فرصت‌های تولید فرآورده‌های غذائی جدید پدیدار گردیده تا بتوان با استفاده از این دستاوردهای علمی، امکان توسعه کشاورزی پایدار در مناطق نیمه خشک جهان امکان‌پذیر گردیده و با صرف مخارج کمتر و کاربرد مواد شیمیائی به میزان حداقل نسبت به تولید فراورده‌های غذائی و مواد خام صنعتی اقدام نمود.

علاوه بر آن، دیدگاه هدفمند بر آن است که با استفاده از فن‌آوری‌های نوین بتوان از ظرفیت تولید اراضی کشاورزی (که در حال حاضر در حد مطلوبی نمی‌باشد) حداکثر بهره‌برداری را به‌عمل آورد، و این نقیصه را با شتاب لازم بر طرف نمود.

پیشرفت شگفت‌انگیز تکنولوژی، توجه به موارد تحقیقاتی، تفکرات متمرکز و پیشرفته، برقراری امنیت غذائی و ارتقاء استاندارد سطح زندگی ساکنین کشورها را تسهیل نموده و امید می‌رود که زمینه‌های زندگی مسالمت‌آمیز اقوام و نژادهای مختلف را در اقصی نقاط جهان فراهم آورد. وظیفه همگان است که زمینه‌های پژوهش‌های کاربردی از این قبیل ”نوآوری‌ها“ را فراهم آورده، در مورد ترویج اصول و مبانی حاصله اقدام نمایند.

پیش نیاز زندگی با نشاط و صلح جهانی در سده کنونی در گرو امعان نظر خاص به بخشی از موارد گفته شده است.
مهدی همائی
(دانشیار گروه خاک‌شناسی دانشگاه تربیت مدرس)
ابراهیم پذیرا
(استاد پژوهش سازمان تحقیقات، آموزش و ترویج کشاورزی، وزارت جهاد کشاورزی)

زراعت عمومی

مقدمه: سرزمین ایران به طور کلی کوهستانی (OROGRAPHIC) و نیمه خشک (SEMI ARID) محسوب می شود.

حدود 90% از خاک ایران در محدوده فلات ایران واقع شده است .

فلات (PLATEOU) دو مشخصه دارد :

مناطقی که ریزش جوی أنها به طور متوسط بین 250-500 mm در سال –دارای زمستانهای سردوتابستانهای گرم است میزان بارندگی کشور بسته به مناطق مختلف بین 10-2000 mm متغیر می باشد و امار بارندگی سالیانه در نقاط مختلف کشور نشان میدهد که بجز حاشیه جنوبی در یای خزر تقریبا بقیه نقاط ایران خشک و نیمه خشک است . به طور کلی نزدیک به 31% از خاک ایران یعنی حدود 51000000 هکتار از اراضی دارای استعداد خوب برای کشاوزری است و هنوز 62% منابع خاک ایران دارای استعداد کشاورزی است که بالغ بر 33میلیون هکتار است که از این مقدار 19میلیون هکتار تحت کشت آبی (IVRIGARED FARM ) و دیم(DRY FARM) است .

12میلیون هکتار از 19 میلیون هکتار دیم است .

حدود یک سوم اراضی قابل کشت سالیانه به دیم کاری اختصاص دارد و بقیه آن به صورت آیش FALLOW) ) است .

FALLOW : ناکاشت گذاشتن زمین به مدت یک یا چند سال

AGRONOMY : عبارت است از علم و فن کشت وکار و بهره برداری از سه فاکتور خاک . آب. گیاه .

همچنین زراعت شامل مجموعه أی از فعالیت های انسانی که در جهت تامین نیاز برخی گیاهان در جهت بهره گیری از حداکثر قدرت تولیدی در آنها انجام می گیرد .

این فعالیت ها بیشتر در جهت تغییر عوامل محیطی است .

زراعت AGRONOMY ریشه یونانی دارد واز دو لغت :

AGROS به معنای مزرعه و NOMUS به معنای مدیریت تشکیل شده است .

از نظر علمی AGRONOMIST به شخصی اطلاق می شود که تحصیلات عالی دارد و از نظر تئوری مطالعاتی را انجام داده است تا بتواند به عنوان مشاور یا راهنما ی زارع انجام وظیفه کند .

از دیدگاه علم زراعت برای افزایش تولید محصولات کشاورزی سه راه پیشنهاد شده است

1- افزایش زمینهای زیر کشت

2- افزایش محصول در واحد سطح

3- افزایش محصول در واحد زمان



زراعت سطحی EXTENSIVE FARMING زراعت فشرده INTENSIVE FARMING

زراعت سطحی نوعی از زراعت است که زارع تابع شرایط آب و هوایی است . بنابر این نهاده های زیادی را مصرف نمی کند و سطح زیر کشت را هم نمی تواند افزایش دهد .

ولی نوعی زراعت فشرده : در این نوع زراعت از نهاده های زیادی مانند بذر های اصلاح شده ، کودهای شیمیایی ، ماشین آلات و… استفاده می کند تا بتواند حد اکثر عملکرد را در سطح بدست آورد .



(طبقه بندی گیاهان زراعی CROPS )

گیاهان زراعی را می توان از نظر شکل ظاهری یعنی مورفولوژی (گیاه شناسی ظاهری ) طبقه بندی کرد .

ولی از نظر زراعت AGRONOMY گیاهان را بسته به مصرف یا نوع مصرف آنها تقسیم بندی می کنیم . باید در نظر داشت که بعضی گیاهان زراعی دارای مصارف زیادی هستند بنابراین با توجه به موارد فوق می توان دو نوع طبقه بندی را در نظر گرفت .
الف) طبقه بندی بر اساس هدف تولید :
1- غلات CEREALS

شامل گندم (WHEAT ) - جو ( BARLY ) – برنج ( RICE ) – ذرت ( CORN ) – چاودار *گندم ( TRITICALE ) – چاودار ( WHEAT *RYE )

هدف نشاسته
2-حبوبات LEGUMES

شامل نخود (PEA ) – عدس ( LENTILE ) –لوبیا ( BEAN( - S,DH ) ) –بادام زمینی ( PEAHUT )

هدف تامین پروتئن گیاهی است .
3-گیاهان علوفه أی FODELER CROPS

این گیاهان به صورت تازه خشک یا سیلو شده به مصرف دام می رسد .

ذرت علوفه أی FOLEDER CRON :

مشخصات : تراکم بالا دارد .زمان برداشت آن وقتی است که رطوبت دانه 6۰٪ است

ALFALFA یونجه.- CLOVER شبدر

4-گیا هان ریشه أی ROOTY OR RADICAL CROPS

این گیا هان دارای ریشه غده أی شکل هستند .شاخص تر ین آن گیاه چغندر suger beer است .



5-گیا هان فیبری یا لیفی FIBEROUS CROPS

COTTEN = کتان KENAF = کنف

FLAX = پنبه الیاف در دانه یا کپسول JOKE = شبیه کنف الیاف آن در ساقه است SISAL(AGAVE ) خنجری : الیاف آن در برک است

6-گیاهان غده أی GLANDIFORM /CROPS

POTATO /POMATO : زیر زمین سیب زمینی و روی زمین گو جه

7-گیاهان داروی: MEDICINAL /C

MATRICARIA = بابونه MILFOILE =گیاها ن بومادران

WHITE POPPY = خشخاش سفید

8-گیاهان قندی SUGAR/C

SUGAR CANE /نیشکر SUGAR BEET/ چقندر هدف =تولید قند

9-گیاهان تدخینی SMOKING

SMOKING =/ TANBACCO = تنباکو HEMP = شاهدانه. گراس

NOROOTIC =/ TEA = چای COFFEE = کافینئن . قهوه

10- گیاهان روغنی OIL CROPS

SUN FLOWER = آفتا بگردان - SOFFLOWER = گلرنگ

OLIVE = زیتون- SESAME = کنجد

PEAHUT = با دام زمینی

ب-طبقه بندی بر اساس هدف خاص :

1-گیاهان پوششی COVER CROPS

این گیاهان برای پوشش و حفاظت خاک در برابر ( EROSION) فر سایش کشت می شودو درهمان زمانی که سبز هستند (گلدهی) به خاک برگردانده می شود.مثل شبدرو یونجه

2-گیاهان مکمل COMPLEMENTALY/C

این گیاهان جهت حاصلخیزی خاک همراه با محصول درجه یک کاشته می شود ودر درجه دوم اهمیت قرار دارد .مانند کاشت لوبیای روغنی همراه با ذرت

3-گیاهان سیلویی SILAGE /C

این گیاهان به صورت سبز برداشت می شود و پس از سیلو شدن وگذراندن مرحله تخمیر به مصرف دام می رسد مثل گیاه ذرت علوفه أی و ذرت خوشه أی sorghom ) )

4- گیاهان تقویت کننده یا اصلاح کننده : SOIL CODITIONER /C

این گیاهان جهت اصلاح یا تقویت خاک کاشته می شوند مانند چغندر علوفه أی (خاک را نرم می کند ) و شبدر علوفه أی ( نمک و شوری خاک را می گیرند )

5- گیاهان همراه CYNERGIC /C

این گیاهان گیاهان یک ساله (ANNUL ) هستند که همراه گیاهان چند ساله PERENNIAL) )کاشته می شوند مثل : جو (یکساله ) همراه با یونجه (چند ساله )

6- نباتات غله ای TRAPPING /C

برخی گیاهان تیره حبوبات LEGOMINO SE /C مانند باقلا چنانچه در زمینی کاشته شوند به علت ترشح یک سری مواد از ریشه قادر به کنترل یک نوع آفت که به سیستم ریشه أی گیاهان خسارت می زند به نام (nematode ) است .

در کاشت چغندر قند اگر تناوب را رعایت نکنیم آفت nematod افزایش می یابد .

گلرنگ

خصوصیات گیاهی: گلرنگ گیاهی است با نام علمی Carthamus tinctorius L . از تیره مرکبه ( compositae) و با اینکه ظاهراً شبیه خار زرد می باشد اما بصورت علف هرز در نمی آید . گلرنگ گیاهی است که بصورت بوته ای استوار رشد می کند . میوه گلرنگ همانند میوه آفتابگردان به صورت فندقه است . دانه از نظر شکلی شبیه یک دانه کوچک آفتابگردان است و به رنگهای سیاه ، زرد ، سفید یا کرمی با سطح خارجی صاف دیده می شود . ذخیره روغن در لپه ها انجام می شود . وزن هر دانه گلرنگ از 35 تا 50 گرم متغیر می باشد .

سازگاری: گلرنگ گیاهی بلند روز است ، اما گلدهی آن در هوای گرم به میزان قابل توجهی جلو می افتد . گیاهچه های جوان به سرما مقاومند . اما گیاه با انتقال از مرحله رویشی به مرحله زایشی به سرما حساس می گردد . گلرنگ به گرما نیز مقاوم است و در صورت وجود رطوبت کافی در خاک می تواند ماکزیمم حرارتهای حدود 40 درجه سانتیگراد را تحمل کند . به هوای مرطوب بخصوص در دوران گلدهی علاقمند نیست . زیادی رطوبت هوا در این دوره گلدهی موجب توسعه بیماریها و افت عملکرد می گردد . گلرنگ با داشتن ریشه عمیق و توسعه یافتگی به خشکی مقاوم است . اما مقاومت آن به خشکی از جو کمتر می باشد . گلرنگ به آب ایستادگی و کمبود تهویه نیز حساس است . گلرنگ خاکهای عمیق ، دارای بافت متوسط و اسیدیته حدود خنثی را ترجیح می دهد .

تناوب زراعی: گلرنگ به بیماریهای خاکزی حساس بوده و نبایستی بیش از یکبار طی چهار سال متوالی در یک قطعه زمین کاشته شود و یا با گیاهان حساس به بیماری بوته میری جالیز در تناوب قرار گیرد .

مثالهایی از تناوب گلرنگ در کشت بهاره آبی بصورت زیر است :

شبدر ـ ذرت ـ گلرنگ ـ گندم

یونجه ـ سیب زمینی ـ حبوبات ـ گلرنگ ـ جو ـ آیش

کود شیمیایی: تولید هر تن دانه گلرنگ موجب خروج 25 تا 30 کیلو ازت ، 7 تا 12 کیلو اکسید فسفر (p2o­5) و 10 تا 15 کیلو اکسید پتاسیم (K2o) از خاک می گردد . میزان کود مصرفی در کشت آبی معمولاً 50 الی 90 کیلوگرم در هکتار ازت خالص و 40 تا 70 کیلوگرم در هکتار اکسید فسفر می باشد .

تاریخ کاشت: هنگامی که حرارت خاک در عمق کاشت در حدود 5 درجه سانتیگراد باشد ، گلرنگ طی دو هفته یا کمی بیشتر سبز می شود .گلرنگ بصورت یک محصول پائیزه کشت می شود ، تاریخ کاشت آن همزمان با کمی دیرتر از گندم و جو می باشد .

کنترل علفهای هرز: کنترل علفهای هرز قبل از کاشت و نیز تهیة بستر عاری از علف هرز ضرورت دارد . از علف کشهایی مانند ابتام و تریفلورالین بصورت قبل از کاشت و از طریق اختلاف آنها با خاک تا عمق 10 سانتی متر می توان استفاده و محصول را برای حدود 2 تا 3 ماه بعد از سبز شدن در مقابل بسیاری علفهای هرز محافظت نمود . برای کولتیوا تور زدن می بایستی روزهای آفتابی را انتخاب کرد تا علفهای هرزی که ریشه کن شده است امکان استقرار مجدد پیدا ننماید .پس از سبز شدن بوته ها بهتر است فقط بین ردیفها را کولتیواتور زد ، هر چند که در صورت تراکم زیاد بوته می توان تا قبل از رشد ساقه ها نیز روی ردیف های کاشت را با وسایل سبک و بطور سطحی کولتیواتور زد .

آفات و امراض: مگس گلرنگ (Acanthiophilus helianthi) . در تمام نقاطی از ایران که گلرنگ کاشته می شود یافته شده و خسارت قابل توجهی به این محصول وارد می سازد . خسارت آفت مربوط به لارو آن است که ابتدا از قسمتهای نرم برگ می خورد و بعد به دانه حمله کرده و محتویات دانه را از بین می برد . در نتیجه خسارت لارو ، حفره هایی به طول 1 تا 5/1 سانتیمتر در طبق بوجود می آید . و استفاده از سمومی مثل دیپترکس و دپازینون و سمپاشی در زمان ظهور مگسها می باشد . حضرات دیگری نیز به گلرنگ خسارت وارد می سازد که عبارتند از سنگ تخم گلرنگ ، پروانه طبق خوار گلرنگ ، پروانه کارادرینا و کرم برگخوار پنبه . این آفات اهمیت اقتصادی کمتری نسبت به مگس گلرنگ در ایران دارد . از بیماریهای مهم گلرنگ در ایران می توان زنگ گلرنگ و بوته میری گلرنگ را نام برد .عامل بیماری زنگ گلرنگ قارچی است به نام Puccinia carthami که ازطریق خاک ، بقایای گیاهی و دانه انتقال می یابد برگهای گیاه مبتلا به زنگ زرد شده و بالاخره گیاه خشک شده و می میرد ، کنترل بیماری با استفاده از ارقام مقاوم ، کاشت بذر سالم و غیر آلوده ، ضد عفونی بذر با سموم قارچ کش قبل از کاشت ، سوزانیدن بقایای گیاهی آلوده و تناوب زراعی انجام پذیر می باشد . بیماری بوته میری گلرنگ نیز در تمام مناطق گلرنگ کاری مشاهده می شود و کم و بیش خسارت وارد می سازد عامل بیماری قارچی است به نام Phytophthora drechsleri که بوسیه خاک و بقایای گیاهی آلوده ، رعایت تناوب زراعی و عدم کاشت گیاهان حساس در تناوب امکان پذیر است . بیماری بوته میری گلرنگ با بوته میری جالیز مشترک است .

برداشت: برداشت گلرنگ را می بایستی بلافاصله پس از خشک شدن و قهوه ای شدن برگها و نیز خشک شدن و سخت شدن دانه های وسط طبق انجام داد . با اینکه ریزش خودبخودی دانه کم است و خوابیدگی اتفاق نمی افتد ولی خشک شدن بیش از حد بوته ممکن است موجب ریزش دانه در موقع برداشت گردد . موارد استفاده: دانه گلرنگ دارای 25 الی 45 درصد روغن 120 تا 24 درصد پروتئین و 35 الی 60 درصد پوسته می باشد . روغن گلرنگ در طباخی ، تهیه صابون ، رنگ ، ورنیس و مواد پوشاننده مشابه مصرف می شود . کنجاله گلرنگ حدود 23 درصد پروتئین و 35 درصد فیبردار و بعنوان نیمه مکمل پروتئین در تغذیه دام و طیور مورد استفاده قرار می گیرد .

کاهش خسارت خشکسالی در گندم دیم

چکیده

کشور پهناور ایران در منطقه خشک و نیمه خشک قرار گرفته و با توجه به شرایط توپوگرافی، دارای اقلیمی متنوع می باشد. از این رو زراعت درمناطق دیم هر از گاهی دچار مشکلات خشکی و سرما می شود.

وجود شرایط خاص آب و هوایی و تعدد اقلیم،‌زراعت در مناطق دیم را با مشکلات زیادی مواجه ساخت است. به طوری که تنش های خشکی، سرما، توزیع نامناسب بارندگی در دیمزارها و سایر عواملی که ذیلاً اشاره خواهد شد، از موارد کاهش تولید محصول گندم دیم در این مناطق به شمار می آیند.

در اصلاح و تولید ارقام جدید گندم به منظور معرفی و کاشت در شرایط محیطی و اقلیمی ویژه، مسئله مهم برای هر متخصص اصلاح نبات انتخاب رقمی است که دو خاصیت ظرفیت بالا و ثبات تولید را دارا باشد.

در مواقع خشکسالی با تغییر شرایط محیطی، وضعیت تولید به شدت تحت تاثیر عوامل حوی قرار گرفته و موجب کاهش محصول می شود.

درسال زراعی 78 ـ 77 با بارش باران در اول فصل زراعی و سپس قطع بارندگی و بالا رفتن دما،‌ خشکسالی شدید در بسیاری از دیمزارهای مناطق مختلف غرب و شمال غرب کشور باعث گردید تا در بسیاری از موارد مزارع گندم با خسارت شدید مواجه شده و قابل برداشت نباشد.

نتایج طرح های تحقیقاتی اجرا شده در ایستگاه تحقیقات دیم مراغه در سال جاری حاکی از آن است که با رعایت پاره ای از مسایل، می توان در شرایط استثنایی نیز از کاهش تولید گندم در سطح وسیع جلوگیری نمود.

یکی از عوامل موثر، مصرف بهینه کودهای شیمیایی می باشد. در یک طرح تحقیقاتی تعداد 23 رقم و لاین پیشرفته گندم دیم به صورت جداگانه موردبررسی قرارگرفتند. در یکی از بررسی ها، کلیه کود مصرفی فسفره و در سوم کود ازته به نسبت 25 کیلوگرم P2O5 و 60 کیلوگرم ازت خالص در هکتار در پاییز و قبل از کشت به خاک افزوده شد و در بهار کود ازته به علت کاهش بارندگی مصرف نگرید. در بررسی دیگر با همان شرایط یک سوم کود ازته (30 کیلوگرم در هکتار) به صورت سرک مصرف گردید. نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل عملکرد دانه نشان داد که در برخی از ارقام تا 888 کیلوگرم در هکتار بین عملکرد دانه در دو شرایط فوق تفاوت وجود دارد و این تفاوت در ارقام حساس به تنش خشکی بسیار معنی دار است . تفاوت عملکرد ارقام سرداری و سبلان به ترتیب 218 و 319 کیلوگرم در هکتار در دو شرایط مورد بررسی بود. این مطالب نشان می دهد که مصرف کود سرک در بهار و به دنبال آن قطع بارندگی،‌باعث افزایش خسارت خشکی می شود. نتایج حاصل همچنین نشان می دهد در مناطقی که گندم دیم با تراکم مناسب کشت گردیده، میزان کاهش عملکرد نسبت به مناطقی که تراکم بذر بیشتر بوده کمتر بوده است. به گونه ای که در مناطقی که تراکم مناسب رعایت ندشه اثر خشکسالی بسیار شدید بوده و در اغلب موارد زراعت از بین رفته و غیرقابل برداشت بوده است. یک عامل مهم دیگر در کاهش تولید گندم دیم، عدم تهیه به موقع بستر بذر می باشد. معمولاً در مناطقی که به علت چرای دام د رمزارع آیش، و یا عوامل دیگر، زمان شخم به تاخیر می افتد، رطوبت خاک به تحلیل رفته و کاهش عملکرد را باعث
می شود، از عوامل ژنتیکی موثر در مقاومت به خشکی می توان به خصوصیات خشکی پسندی ارقام، مثل زودرسی، مومی بودن سطح برگ ها و ساقه داشتن برگ های نازک و باریک و توسعه عمیق تر ریشه ها اشاره نمود. نتایج بررسی نشان می دهد که رقم گندم (Fenkang 15/Sefid)‌ که از ارقام پیشرفته گندم دیم و یکی از دو رگه های رقم سرداری می باشد. در سال زراعی 78 ـ 77 در ایستگاه تحقیقات دیم مراغه در سطح 11200 متر مربع با 196 میلی متر بارندگی که حدود 6/8 میلی متر آن در طی ماه های اردیبهشت و خرداد و با توزیع نامناسب بوده است، 1460 کیلوگرم در هکتار محصول تولید نموده به گونه ای که هیچ گونه آثار خسارت ناشی از خشکی د راین مزرعه مشاهده نشده و موجبات تحسین بسیاری از بازدیدکنندگان را فراهم ساخته بود. این رقم، نسبتاً متوسط رس و دارای اندام های موی و برگ های نازک و باریک بوده و ارتفاع بوته آن 65 سانتی متر و وزن هزار دانه آن 35 گرم می باشد.

بررسی خاک نیز نشان داد که هیچ تفاوتی از نظر خصوصیات فیزیکی در دو منطقه مورد بررسی وجود نداشته و اختلاف عملکرد ناشی از مصرف کود ازته به صورت سرک بوده است. به گونه ای که در قطعه ای که کود سرک مصرف نشده بود رشد در مراحل اولیه مناسب نبوده ولی با تشدید خشکسالی روزبه روز ارقام وضعیت بهتری را نسبت به قطعه دوم که کود سرک مصرف شده بود نشان دادند. قابل ذکر است که در قطعه دوم که کود سرک مصرف شده بود،‌ارقام در اوایل فصل رشد از رشد عالی برخوردار بودند و با قطع بارندگی به شدت تحت تاثیر تنش خشکی واقع شدند و با کاهش ارتفاع بوته ، عملکرد، وزن هزار دانه و شاخص برداشت مواجه شدند. نتایج حاصل همچنین نشان داد که در مزرعه ای که کود سرک مصرف نگردیده، ارتفاع بوته، وزن هزار دانه، عملکرد به طور معنی داری بیشتری از مزرعه دیگر بوده است.

تجزیه و تحلیل آمار هواشناسی 13 سال گذشته ایستگاه تحقیقات دیم مراغه نشان می دهد که بین شاخص (CV%) یا ضریب تغییرات بارندگی و عملکرد گندم دیم رابطه قوی و معنی داری وجود دارد. به گونه ای که در سال هایی که این شاخص کم بوده عملکرد دیمزارها مناسب، و در سال هایی که بالا بوده، عملکرد پایین بوده است. بیشترین میزان ضریب تغییرات بارندگی مربوط به سال زراعی (78 ـ 1377) با
(9/26 = cv%) می باشد که شدیدترین خشکسالی و کمترین میزان تولید محصول گندم دیم را در بر داشته است. لذا با جمع آوری آمار هواشناسی بلند بمدت مناطق دیم می توان مناطقی را که ضریب تغییرات بارندگی در آنها بسیار بالا می باشد را شناسایی و از زیرکشت دیم خارج و به مراتع تبدیل نمود و یا با رعایت دقیق مسایل زراعتی و آگروتکنیکی مناسب مانند مصرف بهینه کودهای ازته و فسفره، تراکم مناسب بذر، فاصله خطوط مطلوب، اقدام به کشت ارقام زوردرس گندم و جو نمود.

زراعت گندم آبی و دیم با استفاده از کود زیستی فسفاته بارور – 2

زراعت گندم آبی و دیم با استفاده از کود زیستی فسفاته بارور – 2
مقدمه
گندم از اولین گیاهانی است که به وسیله انسان زراعت شده است و مهم ترین گیاه زراعتی بشمار می رود. زیرا زراعت آن در مناطق مختلف و شرایط آب و هوایی متفاوت صورت گرفته و غذای اصلی اغلب مردم جهان را تشکیل می دهد. در ایران نیز تولید و سطح زیر کشت این گیاه از اهمیت ویژه ای برخودار است. عواملی نظیر هزینه های پایین ، در آمد نسبتاً زیاد ، استفاده از کاه آن جهت تغذیه دام و ... باعث شده است که این محصول روز به روز بیشتر مورد توجه کشاورزان قرار گیرد . بنابراین توجه ویژه ای به تغذیه مناسب این گیاه جهت افزایش کمی و کیفی این محصول و در نتیجه افزایش در آمد کشاورزان می شود. از طرف دیگر برای جلوگیری از مصرف بیش از حد کود های شیمیایی به خصوص کودهای فسفاته و تاثیرات مخرب آنها ، توجه پژوهشگران به سوی استفاده از کودهای زیستی جلب شده است. کود زیستی فسفاته بارور – 2 نیز از جمله این محصولات است.
تغذیه گندم
نیتروژن ، فسفر و پتاسیم از عناصر پر مصرف برای گیاه گندم می باشند که بایستی برای رشد کافی در اختیار گیاه قرار گیرند . در زراعت های آبی ، کودهای فسفاته ، پتاسه و یک سوم تا یک دوم کودهای ازته قبل از کاشت به زمین داده می شود. بقیه کود ازته به عنوان سرک تا قبل از ساقه رفتن گندم، به مزرعه داده می شود. در زراعت دیم در برخی نقاط نیمی از کود ازته را قبل از کاشت می دهند، برخی تمام آن را بعد از سبز شدن به عنوان سرک می دهند.
عنصر فسفر و اهمیت آن در تغذیه گیاه گندم
پس از نیتروژن ، عنصر فسفر یکی از عناصر پر مصرف برای گیاه به شمار می رود. این عنصر در تمام فرآیندهای بیوشیمیایی ، سازوکارهای انتقال انرژی و انتقال پیام ها دخالت می نماید. این عنصر از اجزای مهم تشکیل دهنده RNA ،DNA ، فسفوپروتئین ها، فسفولیپیدها ، کوآنزیم های DNA و PNAD و مولکول های حامل انرژی ADP ( آدنوزین دی فسفات ) و ATP ( آدنوزین تری فسفات ) به شمار می رود.
با وجودی که فسفر خاک های مختلف از 400 تا 1000 میلی گرم در کیلوگرم (ppm) گزارش شده است ( Rodriguez , 1999 ) ، ولی گیاهان می توانند این عنصر را فقط به صورت آنیون های یک ظرفیتی H_2 〖PO4〗^(-1) یا دو ظرفیتی 〖HPO4〗^(-2) جذب نمایند که در اغلب موارد مقدار آنها در خاک بسیار پایین است. از نظر زراعی ، فسفر نقشی اساسی در توسعه ریشه ، رشد رویشی ، گلدهی ، میوه دهی ،رسیدن محصول و افزایش کیفیت گیاه دارد.
جذب فسفر همچنین اثر متقابل بر جذب و انتقال عناصر کم مصرف همچون روی و آهن دارد.فسفر دارای اثرات مثبتی بر رشد ریشه ها ، پنجه زنی ، مقاومت گیاه به سرمای زمستان ، خوابیدگی و زودرسی می باشد. فسفر همچنین باعث افزایش جذب نیتروژن و بالا رفتن مقاومت گندم نسبت به بیماری های شده و کنترل کننده تاثیر منفی نیتروژن اضافی است. مقادیر بیش از حد فسفر باعث افزایش هیدروکربن ها ( نشاسته ) و کاهش میزان پروتئین در دانه می گردد. مصرف صحیح و به اندازه کودهای فسفره در خاک و در نتیجه تامین میزان مورد نیاز گیاه ، کاهش حساسیت غلات به درجه حرارت و محافظت از آن در برابر اثرات نامطلوب حرارت های پایین تر یا بالاتر از حد مناسب برای رشد و نمو را در پی دارد.
علایم کمبود فسفر در گیاه گندم
تیره شدن رنگ اندام های هوایی، کاهش سرعت رشد، کلروز تدریجی برگ ها که از قسمت نوک برگ شروع گشته و منتشر می گردد، از علایم کمبود فسفر در گندم به شمار می رود. در کمبود شدید فسفر ، برگ ها ساقه ها و به خصوص اطراف رگبرگ ها ارغوانی شده و سرانجام به رنگ بنفش در می آید . در این حالت اندازه سنبله ها کوچکتر از حد معمول خواهد شد.
تثبیت فسفر در خاک
فسفر به صورت ترکیبات آلی و معدنی در خاک وجود دارد. قسمت آلی از بقایای گیاهی ، جانوری و میکروبی تشکیل می گردد که شامل فسفولیپیدها ، اسید نوکلئیک و ترکیباتی مانند اسید فیتیک می باشد ومقدار آن به شدت وابسته به تجزیه میکروبی و معدنی شدن مواد آلی است. قسمت معدنی بیشتر شامل ترکیبات کلسیم ، آهن و آلومینیم می باشند که به اشکال مختلفی در طبیعت وجود دارند.
یون فسفات بسته به درجه قلیایی بودن خاک به اشکال مختلف در خاک یافت می شود که برخی از این اشکال به ترتیب کاهش حلالیت عبارتند از : ترکیبات مونو ، دی و تری کلسیم فسفات و انواع آپاتیت . گاهی فسفر در اشکال سیلیکات های آهن و آلومینیم ( مثل کائولینایت ) نیز یافت می شود. در خاک های نواحی نیمه خشک ، کربنات کلسیم به مقدار فراوان یافت می شود. در این خاک ها ، فسفات جذب سطوح کربنات کلسیم می گردد.
در خاک های اسیدی مقادیر بالایی از آهن ، آلومینیوم و منگنز به شکل محلول وجود دارند که با یون فسفات ترکیب شده و آن را به شکل غیر محلول در می آورند. لازم به ذکر است که اکسید هیدروژن غیر محلول آهن، آلومینیوم و منگنز نیز با آنیون یک ظرفیتی ترکیب شده وتبدیل به شکل غیر محلول می گردد. یکی از عوامل مهم که بر تثبیت فسفر تاثیر می گذارد، بافت خاک است. به طور مثال ، تثبیت فسفر در خاک های رسی نسبت به خاک های شنی بیشتر است. اندازه ذرات کودهای شیمیایی نیز در تثبیت فسفر تاثیر دارد، به عبارت دیگر ، هر چه اندازه ذرات کود بزرگتر باشد، میزان تثبیت فسفر موجود در آن بیشتر خواهد بود. علاوه بر این ، ظرفیت تثبیت فسفر در خاک های مختلف با توجه به خصوصیات فیزیکی ، شیمیایی ، زیستی ، اقلیم و مدیریت زراعی متغیر است. به طور کلی ، بیش از 80 درصد کود مصرفی جذب گیاه نمی شود که یا در خاک تثبیت می شود و یا به آب های راکد و جاری نفوذ می نماید و باعث آلودگی محیط زیست می گردد.
قابلیت در دسترس بودن فسفر بستگی به عوامل زیادی چون PH ، تهویه خاک ، رطوبت ، دما، میزان مواد آلی ، مقدار آهن ، آلومینیم و منگنز محلول و غیر محلول ، نوع ماده حاوی این عنصر ، فعالیت ریزسازواره ها و روش های زراعی دارد.
خسارات ناشی از مصرف کودهای شیمیایی فسفاته
ترکیبات فسفره بر خلاف ترکیبات نیتروژنی تقریبا نامحلول هستند و بنابراین انتشار آنها در خاک بسیار کند است. به همین دلیل استفاده بی رویه کشاورزان از کودهای فسفاته در دهه های گذشته موجب تجمع ترکیبات آن در خاک شده است. در اغلب اراضی زراعی ، تجمع فسفر موجب بروز مشکلاتی در جذب عناصر کم مصرف می شود.علاوه برآن ، شستشوی فسفر به آب های زیرزمینی و راکد موجب خسارات جبران ناپذیر اکوسیستمی می شود به طوری که آلودگی فسفر و فلزات سنگین همراه آن ( مانند کادمیم ، اورانیوم و بور ) به عنوان یک خطر زیست محیطی در دهه های اخیر به شدت موجب جلب توجه بوم شناسان جهان شده است.
معرفی کودهای زیستی
کودهای زیستی، حاوی ریزسازواره های مفید در تغذیه گیاه می باشند که می توانند مشتمل بر گروه های مختلف از قبیل باکتری ها، قارچ ها، اکتینومیست ها و مانند آن باشند. امروزه استفاده از این کودها در جهت گام برداشتن به سوی کشاورزی پایدار و استفاده از اثرات مفید آنها رو به افزایش است.
کودهای زیستی فسفاته
در طبیعت گروهی از ریزسازواره های حل کننده فسفات وجود دارند که با رهاسازی تدریجی یون فسفات، نیاز به کودهای فسفاته شیمیایی را کاسته و کارایی آنها را بالا می برند. این ریزسازواره با استقرار در منطقه ریزوسفر، از ترشحات ریشه استفاده نموده و با تغییر PH و یا ترشح آنزیم ها، شرایط را برای تبدیل فسفر نامحلول به شکل قابل استفاده گیاه فراهم می سازند. یکی از سازوکارهای تبدیل فسفات به شکل معدنی و محلول ، ترشح اسیدهای آلی مانند اسیدهای استیک ، پروپیونیک ، لاکتیک ، گلیکولیک ، فوماریک و سوکسینیک است. نقش این اسیدها ، کاهش PH به صورت موضعی است را در پی دارد. سازوکار دیگر ، ترشح آنزیم های فسفاتاز توسط میکروارگانیسم ها و تجزیه ترکیبات فسفاته آلی و حتی معدنی است.
کود زیستی فسفاته بارور – 2
کود زیستی فسفاته بارور – 2 حاصل پژوهش 8 ساله گروهی متشکل از 24 نفر پژوهشگر در جهاد دانشگاهی واحد تهران می باشد. از آنجایی که اقلیم های مختلف ممکن است اثرات مختلفی بر رشد و فعالیت باکتری های حل کننده فسفات داشته باشد، تلاش هایی برای جداسازی سویه های بومی که با شرایط دلخواه زیست محیطی سازگار هستند، انجام شد که نتیجه آن معرفی کود زیستی بارور – 2 بود. این کود، حاوی دو نوع باکتری حل کننده فسفات از گونه های باسیلوس لنتوس ( سویهP5 ) و سودوموناس پوتیدا ( سویهP13 ) می باشد که به ترتیب با استفاده از دو سازوکار ترشح اسیدهای آلی و اسید فسفاتاز باعث تجزیه ترکیبات فسفره نامحلول و در نتیجه قابل جذب شدن آن برای گیاه می گردند. طی پژوهش های پنج ساله، ابتدا جدا سازی باکتری های حل کننده فسفر از خاک های مناطق مختلف کشور انجام شد. سپس این باکتری های تحت آزمایش های متعددی مانند بررسی مقاومت به تنش های محیطی ( دما، شوری ،PH های مختلف ) و رقابت با ریزسازواره های دیگر قرار گرفتند. نتایج حاکی از این بود که این باکتری ها قادرند دامنه وسیعی از PH بین 5 تا 11 ، دمای بالا تا 42 درجه سانتی گراد و شوری تا 5/3 درصد را به خوبی تحمل نمایند. وجود چنین مشخصه هایی باعث شده است که بتوان این کود زیستی را در طیف گسترده ای از خاک های ایران و برای محصولات گوناگون به کار برد.
مزایای بارور – 2
1 – سازگاری با اقلیم کشور ایران :
جداسازی سویه های باکتر از خاک های ایران و آزمایش متعدد انجام شده بر روی آنها نشان می دهد که بارور – 2 با شرایط محیطی بومی مزارع کشور سازگار است.
2 - توانایی حل کنندگی فسفات بالا :
در فرمولاسیون این کود سویه هایی از باکتری های ترشح کننده اسید و باکتر های ترشح کننده آنزیم های فسفاتاز استفاده شده است.روش های غربالگری برای جداسازی اولیه و آزمایش های مقایسه ای متعدد نشان می دهد که سویه های باکتری به کار رفته بیشترین قدرت حل کنندگی فسفات از ترکیبات معدنی و آلی فسفره را دارند.
3 – کلنی شدن با ریزوسفر گیاه
آزمایش ها نشان می دهند باکتری های موجود در کود زیستی بارور – 2 همیار ریشه گیاهان بوده و در زمین های زراعی به خوبی با سایر باکتری ها به ویژه باکتری های مضر رقابت می کند.
4 – افزایش عملکرد:
آزمایش های آماری صورت گرفته در سال های مختلف بر روی محصولات زراعی مختلف، افزایش عملکرد 10 تا 54 درصد را نشان می دهد. به طور خاص ، میانگین افزایش عملکرد گندم آبی 12/91 درصد و گندم دیم 7/9 درصد بوده است . به طوری که میانگین برداشت با استفاده از کود شیمیایی فسفاته در گندم آبی 4423 کیلوگرم در هکتار و در گندم دیم 9/1343 کیلوگرم بوده است. در حالی که میانگین برداشت با استفاده از کود زیستی فسفاته بارور – 2 در گندم آبی 4826 کیلوگرم در هکتار و در گندم دیم 5/1474 کیلوگرم در هکتار بوده است . ( جدول 1 و 2 )
جدول شماره یک http://elistiyen.googlepages.com/jadval1.jpg
جدول شماره دو http://elistiyen.googlepages.com/jadval2.jpg
مطالعات در بیش از 800 مزرعه نمونه نشان می دهد مصرف کود زیستی بارور – 2 باعث افزایش سود به طور میانگین 826150 ریال در هکتار در گندم آبی و 267730 ریال در هکتار در گندم دیم نسبت به مصرف کود شیمیایی فسفاته می شود. مشاهدات کشاورزان نشان می دهد ریشه توسعه بیشتری دارد و تعداد پنجه ها نیز بیشتر می شود. علاوه بر آن ، گندم حاصل از نظر بهداشتی سالم تر بوده و تشویق کشاورزان به مصرف کود زیستی بارور – 2 باعث حفظ محیط زیست از طریق کاهش تجمع فسفات و عناصر سنگین همراه کودهای شیمیایی ( مانند کادمیم ، اورانیوم و بور ) می گردد.
5 – کاهش مصرف کود شیمیایی فسفاته :
با مصرف کود زیستی فسفاته بارور – 2، استفاده از 20 تا 50 درصد مقدار توصیه شده می رشد.
6- کاهش بیماری ها
در منابع متعددی اثر باکتری سودوموناس پوتیدا در کاهش بیماری های باکتریایی و قارچی خاک زی ذکر شده است. در عمل ، مشاهدات تیم پژوهشی و همچنین کشاورزان حاکی از کاهش قابل توجه این بیماری ها در اثر استفاده از کود زیستی فسفاته بارور – 2 بوده است.
7- سازگاری با سایر کودها و سموم :
آزمایش ها نشان می دهد تاثیر متقابلی بین این کود و سایر کودها و سموم در بازار فعلی وجود ندارد. به هر حال ، برای اجتناب از آثار سوء ناشی از فشار اسمزی بر باکتری های موجود در این کود، توصیه می شود از مخلوط کردن آن به ویژه با سموم تا حد امکان پرهیز شود.
8 – حفظ خصوصیات ژنتیکی :
روش به کار گرفته شده برای تولید این کودها ، پایداری ژنتیکی باکتری های مفید موجود درآن را تضمین می کند.
9 – پایداری در هنگام انبارداری :
برای سهولت توزیع و دسترسی مصرف کننده ، فرمولاسیون کود زیستی بارور – 2 به نحوی است که حداقل شش ماه پایداری آن تضمین می گردد فرمولاسیون های جدیدتر در حال تحقیق می باشند.
10 - روش مصرف آسان :
از نظر ماهیت ، کود های زیستی متفاوت از کودهای شیمیایی هستند و نیاز به ادوین روش مصرف خاص برای آنها احساس می شود. کود زیستی بارور – 2 به صورت پودر مرطوب در شرایط استریل بسته بندی شده است. بهترین روش های مصرف که از جمع بندی نتایج آزمایش های متعدد به دست آمده اند، در قسمت بعد آورده شده اند. به کار بردن صحیح این روش ها از جمله کاهش مصرف کود شیمیایی فسفاته به میزان حداقل 520 درصد موکداً توصیه می شود .
11 - حمل و نقل آسان :
تولید کود زیستی بارور – 2 در بسته های صد گرمی باعث شده است تا هزینه های حمل و نقل و انبارداری به مراتب کاهش پیدا کند.
نحوه استفاده از کود زیستی فسفاته بارور – 2
با توجه به امکانات موجود ، سطح زیر کشت و نحوه کشت در هر منطقه ، روش های زیر برای استفاده از این کود در زراعت گندم و جو توصیه می گردد. لازم به ذکر است که روش ها به ترتیب اولویت استفاده و اثر بخشی ذکر شده اند.
روش اول
بذر های گندم مورد نیاز برای یک هکتار را با مقدار کمی آب مرطوب ساخته و با محتوای یک بسته 100 گرمی کود زیستی بارور – 2 به خوبی مخلوط نمایید. در صورتی که کشت بذر مرطوب به آسانی امکان پذیر نباشد، اجازه دهید بذرها در سایه به حد کافی خشک شوند. سپس بذرها را به صورت دستی یا به وسیله بذر کار کاشته و در اسرع وقت آبیاری را آغاز کنید.
روش دوم
یک دستگاه سم پاشی دستی را به خوبی بشویید . سپس هر بسته 100 گرمی کود بارور – 2 را با حدود 5 لیتر آب به خوبی حل کنید. محلول حاصل را با پارچه ای صاف نموده و داخل سم پاش بریزید. بذرهای مورد نیاز را روی پلاستیک پهن کنید و محلول مزبور را روی آن بپاشید . با وسیله ای مانند بیل بذرها را زیرو رو کنید تا به خوبی به کود بارور – 2 آغشته شود. در صورت نیاز ، همانند روش اول بذرها را خشک کنید و پس از کشت آنها، در اسرع وقت اولین آبیاری را انجام دهید .
روش سوم
هنگام اولین آبیاری پس از فصل سرما یا یک ماه پس از کشت بهاره ، کود زیستی بارور – 2 را در یک بشکه آب حل کنید و آن را در مسیر آبیاری قرار دهید. هنگامی که آب به انتهای زمین رسید ( اواسط آبیاری ) ، شیر بشکه یا منفذ آن را باز کنید تا محلول حاوی بارور – 2 به تدریج وارد آب شده و به همه کرت ها و ردیف ها برسد.
لازم به ذکر است که تجربیات قبلی نشان می دهند مصرف بارور – 2 به روش 1 و 2 محصول بیشتری را به همراه خواهد داشت . اما اگر در اولین آبیاری پس از زمستان یک بار دیگر به روش سرک ( روش 3 ) کود زیستی بارور – 2 مصرف شود. افزایش محصول باز هم بیشتر می شود
چنانچه از روش 3 استفاده کرده اید ، بهتر است یک بار در اولین آبیاری کود زیستی فسفاته بارور – 2 را استفاده کنید و 40 تا 50 روز بعد این کار را دوباره تکرار کنید.
دستورات عمومی
1 – همان طور که در دستور العمل روی بسته های کود زیستی بارور – 2 آمده است، این کود در حضور مقادیر معینی از کود شیمیایی فسفاته باعث افزایش عملکرد محصول می گردد. همچنین ، کاربرد مقادیر زیادتر و یا عدم استفاده از فسفر باعث کاهش اثر بخشی بارور – 2 می شود. برای سهولت امر ، جدول زیر پیشنهاد می شود.

جدول مصرف کود شیمیائی و فسفاته بارور - 2 http://elistiyen.googlepages.com/jadavalkod.jpg

2 – کود زیستی فسفاته بارور – 2 حاوی باکتری هایی است که با ترشح اسیدهای آلی و آنزیم فسفاتاز باعث رها سازی فسفات از ترکیبات معدنی آلی آن می شوند، بنابراین لازم است :
الف . بسته های کود در دمای 4 تا 30 درجه نگهداری شود.
ب . حتی الامکان از تابش مستقیم آفتاب و یا انجماد این کود بپرهیزید.
3 – کود زیستی فسفاته بارور – 2 در شرایط استریل بسته بندی شده است ، بنابراین سعی کنید تمام محتوی هر بسته را ظرف یک روز مصرف کنید.
4 – بجز کود شیمیایی فسفاته ، سایر کودهای شیمیایی و سموم طبق معمول استفاده شود.

منابع :
- آستارایی ، علی رضا و عوض کوچکی ( ترجمه ) سوبارائو. ان . اس . (1375) . کاربرد کودهای بیولوژیکی در کشاورزی پایدار. جهاد دانشگاهی دانشگاه مشهد . مشهد .ایران
- محمد بای بوردی ، محمد جعفر ملکوتی ، هرمز امیر مکری و مهدی نفیسی. ( 1379 ) تولید و مصرف بهینه کود شیمیایی در راستای اهداف کشاورزی پایدار . نشر آموزش کشاورزی.
- کوچکی ، عوض ( 1373 ) زراعت در مناطق خشک . غلات ، حبوبات گیاهان صنعتی و گیاهان علوفه ای . جهاد دانشگاهی مشهد . تهران . ایران .
- ملبوبی ، محمد علی ( 1383 ) نشریه فنی شماره 1 . زراعت گندم .جو با استفاده از کو د زیستی فسفاته بارور – 2 . زیست فناور سبز . انتشارات استاد ملبوبی . تهران . ایران .
- ملکوتی ، محمد جعفر و مهدی نفیسی (ترجمه ) ( 1373 ) مصرف کود در اراضی زراعی دیم و فاریاب . انتشارات دانشگاه تربیت مدرس . تهران . ایران.
- ملکوتی ، محمد جعفر و مهدی همایی . ( 1377 ) . حاصلخیزی خاکهای مناطق خشک ( مشکلات و راه حل ها ) انتشارات دانشگاه تربیت مدرس . تهران . ایران.
- محمد جعفر ملکوتی ، غیبی ( 1379 ) – تعیین حدود بحرانی عناصر برای گیاهان زراعی . نشریه سازمان تحقیقات ، آموزش و ترویج کشاورزی.
- زراعت گندم آبی و دیم با استفاده از کود زیستی فسفاته بارور – 2 – بروشور زیست فناور سبز


کمبود آهن در گیاهان

مروزه توجه کشاورزان و متخصصین علوم کشاورزی به اهمیت و نقش عناصر کم مصرف روز به روز بیشتر می شود . علت اصلی این توجه پیدایش مسایل جدیدی است که در نتیجه برداشت روز افزون از این عناصر و عدم برگشت آنها به خاک می باشد. میزان برداشت عناصر غذایی به خصوص عناصر کم مصرف به علت برداشت بیشتر و افزونتر از خاک که در نتیجه کاشت ارقام اصلاح شده ، مصرف کودهای شیمیایی و مدیریت بهتر حاصل شده بسیار زیاد بوده و با پیشرفت بیشتر در امور مختلف مرتبط با کشاورزی ، روند از دست دادن عناصر کم مصرف خاک بیشتر خواهد شد .
گیاهان پر بازده ، دارای معایبی نیز می باشند از جمله آن دسته از گیاهان نسبت به شرایط خاک حساسیت نشان داده ، احتیاج به مواد غذایی فراوان دارند و خود قادر به جذب آنها از خاک های متوسط نیستند . این گیاهان معمولا در مقابل کمبودها حساس بوده و بیشتر از گیاهان بومی به کمبود عناصر کم مصرف دچار می شوند .
کمبود آهن که منشا بروز رنگ پریدگی خاصی به اسم زردی می شود در بیشتر خاک های کشور و در مورد گیاهان متعددی قابل مشاهده است . خسارت آن در درختان میوه نواحی خشک و گیاهان زینتی قابل توجه می باشد . مرکبات شمال و جنوب و تا حدی پنبه نیز از کمبود آهن صدمه می بینند . پراکندگی کمبود آهن با پراکندگی درختان میوه تطبیق می کند . خراسان ، اصفهان ، کرج و آذربایجان مراکز شدت کمبود آهن می باشند . قابلیت جذب آهن در خاک ها تحت تاثیر عواملی از قبیل عدم تهویه کافی و نبود مواد آلی کافی به شدت کاهش می یابد و در این شرایط کمبود آهن ظاهر می شود . در مقابل ، تهویه خاک ، افزایش کودهای آلی و سبز و مصرف کودهای آهن دار باعث افزایش محلولیت آهن خاک می شوند . حساسیت گیاهان به کمبود آهن متفاوت است و حتی در بین یک گونه ، واریته های مختلف عکس العمل متفاوتی دارند .
علامت اصلی کمبود آهن زردی یا کلروز است . این زردی معمولا در برگ های جوان دیده می شود و از آنجا تمام برگ های درخت به این حالت در می آیند . رنگ پریدگی معمولا میان رگبرگ ها بوده و خود رگبرگ ها سبز باقی می مانند و رگبرگ ها به صورت شبکه سبزی درزمینه زرد ظاهر می شوند. در بعضی انواع مانند گلابی برگ ها اصولا سفید رنگ می شوند و رگبرگ ها نیز از زردی ناشی از کمبود آهن در امان نخواهند بود .
قدم اول در زمینه کمبود آهن پیشگیری از بروز این کمبود است . برای پیشگیری از بروز کمبود آهن باید شرایط محلولیت و قابلیت جذب بیشتر آهن را از طریق زیر برطرف نمود :
عدم مصرف آب های سنگین
افزایش مواد آلی و کود سبز به خاک، زدن شخم کافی وتهویه بموقع خاک
انتخاب پایه و پیوندک مناسب و مقاوم به کمبود آهن
در گلکاری ، پیشگیری از کمبود آهن ، کاشت گیاهان در خاک های اسیدی و مصرف کلات های آهن از ابتدای تهیه گلدان است .

یولاف

یولاف یا جو دوسر با نام علمی: Avena sativa گیاهی است از خانواده گندمیان که دارای گلهای بسیار ریز و نامشخص است. این گلها در دستجاتی که اصطلاحا سنبله نامیده می شود قرار گرفته اند و هر سنبله توسط دو برگچه کوچک که پوش یا گلوم است پوشیده می شود و دارای زواید دراز نخی شکلی به نام ریشک هستند. یولاف در بیشتر نقاط کشور رویش دارد و دانه های آن خاصیت دارویی فراوانی دارند. دانه های این گیاه دارای اسیدهای چربی مانند اسید پالمتیک، اسید اولئیک و اسید لینولئیک است و به میزان زیادتری هیدراتهای کربن مانند نشاسته را در ترکیبات خود داراست. گیاهی علفی یکساله است که به عنوان گیاه علوفه ای مهم کشت می شود. ریشه های آن افشان و ساقه های آن بند بند و توخالی است که هرکدام به یک خوشه منتهی می شود برگ های آن باریک است و قسمت پائینی آنها به صورت غلافی دور ساقه را احاطه می کند.

دانهٔ یولاف غذاى بسیار سریع‌الهضم بوده و بدون اینکه در حیوان چاقى ایجاد کند در اعمال جنسى حیوان مؤثر است. یولاف غذاى مناسب براى دام‌هاى کارى و جوان در حال رشد است. بلغور یولاف سبب افزایش تخم‌گذارى در طیور تخمى و دانهٔ درسته آن آثار کانى بالیسم و پرخورى را کاهش مى‌دهد. میزان یولاف در جیرهٔ طیور تخم‌گذارى ۱۰-۲۰ % در جیره طیور گوشتى در حدود ۱۰% است.

میوه آن مثل بقیه گندمیان کاریوبس است. موطن اصلی آن اروپای شرقی است و بجز مناطق حاره در تمام دنیا و همچنین ارتفاعات کشت می شود. برای مصارف دارویی خصوصأ از دانه ها و در بعضی موارد از کاه آن استفاده می شود. برای بدست آوردن دانه های آن خوشه رسیده را خشک و می کوبند، سپس دانه ها را کوبیده و الک کرده و سپس تحت فشار قرار می دهند و بشکل گرانولهایی شبیه به کریستالهای برف که به فلوکون معروف است در می آورند. این فلوکون ها محتوی نشاسته، گلوکونین ها(1)، ترکیبی از ویتامینهای گروه ب، اسیدپانتوتنیک و کاروتن ها(2) است.

فلوکون های یولاف رابرای تهیه سوپ و فرنی خصوصأ برای افرادی که دوران نقاهت پس از عمل جراحتهای سخت یا اسهال شدید را می گذرانند و نیاز به تجدید قوا دارند مورد استفاده قرار می دهند. دم کرده ای از این فلوکون ها به مقدار 3 قاشق برای هر فنجان آب ( 3 بار در روز تکرار شود) اشتها را تحریک می کند و دردهای گلو و سینه را کاهش می دهد. این گیاه اثر تقویت کننده دارد و در خستگی های عصبی، اظطراب و بی خوابی مصرف می شود. فعالیت غدد تیروئید را نیز کاهش می دهد و به عنوان داروی کمکی در درمان اسکلروز و فشار خون بالا بکار می رود. از کاه یولاف برای تسکسن دردهای روماتیسمی، سیاتیک و ناراحتی های کبدی استفاده می شود. جوشانده آن علیه اگزما و ورم حاصل از سرما زدگی و سودا موثر است.

دوران گلدهی: خرداد – تیر

زمان برداشت: خرداد تا شهریور