|
||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
| ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
|
||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
|
در این بررسی درجه حرارت و سایر عوامل هواشناسی در زمان رسیدن بذر بر ورنالیزه شدن و رابطه آن با بولتینگ و کمیت و کیفیت چغندرقند در سال دوم در مزارع دزفول مطالعه گردید. در دوره پنج ساله 76-1372 با استفاده از والدین یک رقم بذر مولتی ژرم مقاوم به بولتینگ هر ساله اقدام به تولید بذر در کرج (منطقه معتدل) و اردبیل (منطقه سردسیر) گردید و بذر تولیدی در پاییز همان سال در مرکز تحقیقات صفی آباد دزفول مورد آزمون قرار گرفت. به دلیل کثرت داده ها در تجزیه و تحلیل اطلاعات از میانگین پنج ساله استفاده گردید که شامل درصد بولتینگ، عملکرد ریشه، عیار قند، عملکرد قند سفید، میزان ازت، سدیم و پتاسیم بود. درصد بولتینگ در بذر تولیدی کرج به طور میانگین معادل 5.6 درصد و در بذر تولیدی منطقه اردبیل 8.12 درصد بود که تفاوت آنها از لحاظ آماری در سطح اعتماد پنج درصد معنی دار بود. میانگین عملکرد ریشه در بذر تولیدی کرج معادل 62.90 تن در هکتار و در بذر تولیدی اردبیل 60.67 تن در هکتار بود که اختلاف معنی داری نداشتند. میانگین درصد قند در بذر تولیدی سال های مختلف در کرج 14.75درصد بود که نسبت به بذر اردبیل با 14.55 درصد تفاوت معنی داری نداشت. میانگین عملکرد قند سفید بذر کرج 7.77 و بذر اردبیل 7.25 تن در هکتار بود که تفاوت آنها در سطح احتمال پنج درصد معنی دار بود. از نظر ناخالصی که عمدتا مربوط به ذخیره ازت، سدیم و پتاسیم در ریشه است مناطق تولید بذر اختلاف معنی دار نشان ندادند. با در نظر گرفتن صفات درصد بولتینگ، عملکرد ریشه، درصد قند و عملکرد قند سفید، بذر تولیدی کرج نسبت به بذر تولیدی اردبیل در رقم مورد بررسی برتری نسبی داشت.
دانلود کامل مقالهرویش یونجه های یکساله در بیشتر مناطق ایران، ما را بر آن داشت که اثر دما را بر رشد رویشی یونجه یکساله مطالعه نماییم. این پژوهش در قالب طرح کرتهای خرد شده که عامل اصلی آن دما (صفر، 5، 10، 15 و 20 درجه سانتیگراد و گلخانه معمولی با دمای 18 الی 25 درجه سانتیگراد) و نه ژنوتیپ از 5 گونه M. trancatula, M. orbicularis, M. radiate, M. rigidula, M. polymorpha به عنوان عامل فرعی در محیط کنترل شده (اتاقکهای رشد) و در شرایط آب کشت انجام شد.ارتفاع بوته، وزن اندام هوایی (علوفه)، طول ریشه و وزن خشک ریشه در دماهای متفاوت و ژنوتیپهای مختلف کاملا متفاوت بود. اثر متقابل دما و ژنوتیپ برای تمامی صفات به جز ارتفاع بوته معنی دار (p<0.01) بود. در محدوده دماهای مورد آزمایش صفات مذکور نسبت به سرما حساستر و M. rigidula مقاومترین گونه شناخته شد. 15 روز پس از اعمال تیمار دمایی اختلاف معنی داری از نظر توان بالقوه آبی بین ژنوتیپها و تیمارهای دمایی نشان داده نشد. وجود گونه های یونجه یکساله در بیشتر نقاط ایران و تنوع ژنتیکی درون و بین گونه ای آنها که نتایج این پژوهش نیز موید آن است، نوید دهنده امکان اصلاح و ایجاد واریته های مناسب برای شرایط متنوع اقلیمی ایران است.
به منظور بررسی تاثیر تاریخ کاشت و تراکم بوته بر روی برخی از صفات کمی و عملکرد ژنوتیپ های چغندرقند آزمایشی در سال 1385 در مزرعه تحقیقاتی موسسه اصلاح و تهیه بذر چغندر قند کرج اجرا گردید. آزمایش به صورت کرت های دو بار خرد شده در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی با چهار تکرار انجام شد. فاکتور اصلی شامل دو سطح تاریخ کاشت 25 فروردین و 3 خرداد بود. فاکتور فرعی شامل 4 سطح تراکم بوته 50، 75، 100 و 125 هزار بوته در هکتار و فاکتور فرعی فرعی 3 هیبرید 428، 7112 و DS4027 بود. نتایج نشان داد که در تاریخ کاشت اول (25 فروردین)، تعداد برگ سبز، وزن خشک طوقه، وزن خشک ریشه، طول دمبرگ و عملکرد ریشه، نسبت به تاریخ کاشت دوم (3 خرداد) افزایش یافت، به طوری که کشت دوم نسبت به کشت اول 24.3 درصد کاهش عملکرد نشان داد. اکثر صفات با افزایش تراکم بوته، بهبود یافتند، خصوصا افزایش تراکم بوته (تا 100 هزار بوته در هکتار) عملکرد ریشه را افزایش داد. بیشترین وزن خشک طوقه از ترکیب تیماری تاریخ کاشت اول و ژنوتیپ DS4027 به دست آمد. اگرچه ژنوتیپ DS4027 در مقایسه با 428 در اغلب صفات بیشترین مقدار را داشت ولی عملکرد ریشه آنها یکسان بود. عملکرد ریشه با وزن خشک طوقه، وزن خشک ریشه، وزن خشک کل و تعداد برگ خشک همبستگی مثبت و معنی داری نشان داد. مناسب ترین ترکیب تیماری از تاریخ کاشت اول و تراکم 100هزار بوته در هکتار و ژنوتیپ DS4027 به دست آمد، با وجود این تکرار آزمایش در چند سال و مکان برای به دست آوردن بهترین تاریخ کاشت و تراکم و معرفی ژنوتیپ پایدار توصیه می گردد.
این تحقیق به منظور مطالعه اثر چهار دور آبیاری بر روی عملکرد و صفات کمی سه رقم آفتابگردان انجام گرفت. آزمایش با بهرهگیری از طرح کرتهای یکبار خرد شده بلوکهای کامل تصادفی با چهار تکرار در مزرعه بخش دانههای روغنی مؤسسة اصلاح نهال و بذر کرج در سال 1379 انجام گردید. ارقام به کار رفته در آزمایش شامل رقم رکورد، گلشید و Hysun 33 بودند و 4 دور آبیاری اعمال شده عبارت بودند از: دور آبیاری اول هر 7 روز یکبار (شاهد)، دور آبیاری دوم هر 11 روز یکبار، دور آبیاری سوم هر 15 روز یکبار، دور آبیاری چهارم هر 19 روز یکبار. نتایج نشان دادند با افزایش دور آبیاری صفات تعداد دانه در طبق، عملکرد دانه در هکتار، درصد روغن، شاخص برداشت، قطر طبق و وزن هزار دانه کاهش یافتند و درصد پوکی دانهها افزایش یافت. ولی این صفات برای رقم Hysun 33 کمتر از دو رقم دیگر تحت تأثیر دور آبیاری قرار گرفتند. عملکرد دانه رقم Hysun 33 در دور آبیاری دوم برابر با عملکرد دانه رقم گلشید در دور آبیاری اول و بیشتر از عملکرد دانه برای رقم رکورد در دور آبیاری اول بود. با توجه به عملکرد مطلوب Hysun 33 در دور آبیاری دوم (هر 11 روز یکبار) کاشت این رقم همراه با عملکرد مطلوب، باعث صرفهجویی در مصرف آب میشود و قابل توصیه به کشاورزی است.
به منظور بررسی تحمل ژنوتیپ های مختلف پنبه به خشکی در مرحله رشد گیاهچه، آزمایشی در گلخانه و در داخل گلدان به صورت آزمایش فاکتوریل با دو فاکتور ژنوتیپ پنبه در چهل سطح و خشکی در سه سطح (1- ، 4- ، 8- بار) در قالب طرح بلوک های کاملا تصادفی با سه تکرار اجرا شد. پتانسیل های رطوبتی مورد نظر از طریق منحنی رطوبتی خاک محاسبه گردید. در این آزمایش، درصد سبز شدن، سرعت سبز شدن، تعداد برگ، سطح برگ، وزن کل بوته (ریشه و بخش هوایی) و همچنین نسبت وزن خشک ریشه به بخش هوائی گیاه، در شرایط پتانسیل های آبی مورد نظر، بررسی شدند. نتایج حاصله نشان داد که با افزایش تنش خشکی، به جز نسبت وزن خشک ریشه به قسمت هوایی، سایر صفات به طور قابل توجهی کاهش یافت. در بین صفات اندازه گیری شده، سطح برگ از حساسیت بیشتری برخوردار بود و در اثر افزایش تنش خشکی به شدت کاهش یافت. در این تحقیق نسبت وزن خشک ریشه به بخش هوایی در اثر افزایش تنش خشکی به شدت افزایش یافت، به طوری که در سطح تنش 8 - بار بیشترین مقدار حاصل گردید. به طور کلی ژنوتیپ های بلغار 433، تابلادیلا و ان. او 200 در مرحله سبز شدن و ژنوتیپ های سایکرا، باربادنز، بلغار 433 و تابلادیلا در مرحله رشد گیاهچه جزو ژنوتیپ های متحمل بودند در حالی که ژنوتیپ های نارابرای و ساحل در مرحله سبز شدن و ژنوتیپ های نارابرای.ان.او 259 و دلتا پاین درمرحله رشد گیاهچه جزو ژنوتیپ های اساسی حساس بودند
گلرنگ (Carthamus tinctorius L.) به عنوان یک دانه روغنی بومی ایران می تواند در توسعه کشت دانه های روغنی، آینده نوید بخشی داشته باشد. گزارش های گوناگون حاکی از آن است که بین ژنوتیپ های گلرنگ بهاره از نظر عملکرد دانه، اجزای عملکرد و درصد روغن دانه تفاوت های معنی داری وجود دارد. مطالعه حاضر با هدف ارزیابی ژنوتیپ های بهاره گلرنگ جهت گزینش ژنوتیپ های برتر برای منطقه خسروشهر و مناطقی با شرایط اقلیمی مشابه با استفاده از 25 ژنوتیپ در ایستگاه تحقیقات کشاورزی خسروشهر طی سال 1383 صورت گرفت. نتایج به دست آمده نشان داد بین ژنوتیپ های مورد مطالعه اختلاف های معنی داری از نظر ارتفاع بوته، عملکرد دانه و روغن و اجزای عملکرد وجود دارد. عموما ژنوتیپ های با ارتفاع بوته بالاتر و تعداد طبق در بوته بیشتر، عملکرد دانه و روغن بالاتری نشان دادند. تجزیه خوشه ای ژنوتیپ ها بر اساس صفات مورد مطالعه آنها را در 4 گروه قرار داد. ژنوتیپ های 54, 139, 27, 40, 24, 19 و 84 با داشتن بالاترین مقادیر عملکرد دانه و روغن در هکتار در یـک گـروه قرار گرفتند. میانگین عملکرد دانه و روغن در هکتار ژنوتیپ های این گروه به ترتیب 3723.3 و 1131.0 کیلوگرم بود. به نظر می رسد این ژنوتیپ ها را برای کشت در اراضی خسروشهر و مناطقی با شرایط اقلیمی مشابه می توان بکار برد. همچنین می توان از آنها در شناسایی ژنوتیپ های متحمل به تنش ها برای منطقه، استفاده نمود.