به گزارش ایانا و به نقل از سازمان خواربار و کشاورزی ملل متحد (فائو)، بخش کشاورزی باید جوابگوی نیاز غذایی جمعیت کثیر مردم روی زمین باشد که تا سال 2020، تعدادشان به هشت میلیارد نفر خواهد رسید. اگرچه سرعت افزایش جمعیت به طور ثابت در حال کاهش است، اما افزایش مطلق جمعیت چنان است که ظرفیت تحمل اراضی کشاورزی ممکن است (با توجه به فناوریهای کنونی) به زودی سر برسد. با این همه اگر با دقت توجه کنیم، فناوریهای نوین مانند فناوری زیستی، راهی مطمئن برای افزایش تولید محصولات کشاورزی چه برای امروز چه آینده پیش پای بشر گذاشته اند.
فناوری زیستی احتمالا می تواند به حل معضلاتی که سبب محدودیت تولید محصولات زراعی و دامی در کشورهای در حال توسعه شده، کمک کند. مثلا راه حلهای برگرفته از فناوری زیستی برای رفع تنشهای زیستی و غیرزیستی که در ژنوتیپ گیاهان به کار رفته، سبب کاهش استفاده از مواد شیمیایی، آب و بالطبع بازدهی مستمر و پایدار شده است. لیکن سازمان فائو اظهار می دارد که برنامههای ملی در زمینه فناوری زیستی باید چنان باشند که تمام بخشها (از جمله جمعیت کثیر روستاییان فاقد منابع به ویژه در مناطق دور افتاده) از مزایای آن بهره ببرند و بتوانند بر دشواری افزایش تولید و بهره وری فائق آیند.
چند موضوع است که کشورهای در حال توسعه در مسیر افزایش بهره گیری از فناوری زیستی و توسعه بخشهای کشاورزی باید به آنها توجه ویژه کنند که عبارتند از:
تعیین اولویتها
فناوری زیستی باید مکمل فناوریهای موجود و عملکرد مدار باشد. چون فناوری زیستی گرانتر از تحقیقات رایج است، بهتر است آن را تنها برای حل معضلات خاصی که مزیت نسبی دارند، مورد استفاده قرار دهند. در بسیاری از کشورهای در حال توسعه، بودجه لازم برای تحقیقات کشاورزی در حال کاهش است و اغلب تحقیقات در بخش خصوصی انجام می شود. این قضیه پیامدهایی دارد. از جمله این که بخش خصوصی در انجام کارهای تحقیقاتی بیشتر به کشاورزان متمول و دارا توجه می کند. در تعیین اولویتها، علاوه بر ملاحظات فنی باید سیاستهای ملی توسعه، علاقمندیهای بخش خصوصی و پیشامدهای احتمالی در بازار را مدنظر قرار دهند. کلیه افراد ذینفع باید در تدوین راهبردها، سیاستها و طرحهای ملی فناوری زیستی مشارکت کنند.
ظرفیت و زیرساخت
برای این که تحقیقات واقعا سودمند و کاربردی از کار درآید، باید مجموعه بسیار مهمی از مهارتها، دانش و تسهیلات در کنار هم گرد آیند. فناوری زیستی نیز از این قاعده مستثنی نیست. تحقیق در زمینه فناوری زیستی نیازمند کادری ورزیده و ماهر، آزمایشگاههای مجهز با شرایط کاری مناسب، تامین مقدار معینی آب با کیفیت مطلوب، تامین انرژی برق به اندازه کافی و بدون نوسان و حمایتهای نهادی سازمان یافته است.
یک مبنای حداقلی از فناوری برای اقتباس فناوریهای آزموده شده در نقاط دیگر و تطبیق آن با شرایط بوم شناسانه و تولید یک محل لازم است. تحقیق در فناوری زیستی نیازمند بخش ترویج سازمان یافته و قدرتمند، همچنین زیرساختها و نهادهای مناسب برای تسهیل کاربرد آن است.
حقوق مالکیت معنوی
با توجه به توافقنامه سازمان جهانی تجارت در زمینه جنبه های مرتبط با تجارت حقوق مالکیت معنوی، اکثر فرآیندها و محصولات پژوهش در زمینه فناوری زیستی قابل ثبت کردن هستند. چون بخش اعظم تحقیقات فناوری زیستی در کشورهای صنعتی و اغلب در شرکتهای خصوصی انجام می گیرد، احتمالا کشورهای در حال توسعه ناچارند بابت استفاده از یک فرآورده یا روش جدید پول بپردازند. حفظ حقوق مالکیت معنوی برای رشد صنعت فناوری زیستی بسیار حیاتی است و فقدان ساز و کار لازم برای این کار در یک کشور، احتمالا دسترسی آن به دستاوردهای فناوری زیستی در نقاط دیگر جهان را با محدودیت مواجه می سازد. این مسایل بسیار پیچیده هستند و پیامدهایی برای تجارت، سرمایه گذاری فنی و دسترسی به محصولات فناوری زیستی دارند. کشورها نیازمند ارزیابی دقیق موقعیتشان و ارایه مقررات پیش بینی شده در توافقنامه سازمان تجارت جهانی به طور اختصاصی هستند. آنها به ویژه نیازمند ارزیابی مناسبترین قالب محافظت از واریته های گیاهی خواهند بود.
ایمنی زیستی، ایمنی غذایی و محیط زیست
خطرات بالقوه و زیست محیطی فرآورده های جدید فناوری زیستی و بیشتر از همه ارگانیسمهای اصلاح ژن شده (GMO ) نگرانیهایی ایجاد کرده که مبادا شرکتهای فعال در این عرصه از کشورهای در حال توسعه برای آزمایش محصولات خود استفاده کنند. برخی از خطرات بالقوه زیست محیطی آنها به آفات گیاهی مربوط می شود. همچنین فرار ژن از ارگانیسمهای اصلاح ژن شده ممکن است سبب افزایش علف هرزسانی گونه های وحشی جور (از لحاظ جنسی) شود. گنجاندن ژنهای تازه در گیاهان برای مقاوم کردن آنها در برابر علفکشها ممکن است هجوم علفهای هرزی را که به ترکیبات شیمیایی معینی مقاوم هستند، به دنبال داشته باشد. نگرانی دیگر در زمینه ارگانیسمهای اصلاح ژن شده، احتمال تولید ناخواسته مواد سمی و حساسیت زا است. سازمان فائو اظهار می دارد که کشورهای در حال توسعه نیازمند یاری در زمینه تدوین و تکمیل قوانین خاص و ایجاد گروههای قانونگذاری برای تمام ابعاد ایمنی زیستی هستند.
مسایل تنوع زیستی
فناوری زیستی می تواند در محافظت، مشخص کردن ویژگیها و بهره گیری از تنوع زیستی سهیم باشد و سودمندی آن را افزایش دهد. برخی فنون مانند کشت درون لوله در حفظ مواد ژنتیکی (ژرم پلاسم) گونههای گیاهی که از راه غیرجنسی زیاد می شوند (مثل موز، پیاز و سیر) در خارج از محل بسیار مفیدند. همین طور گونه هایی که به دشواری به صورت بذر یا در بانک ژنهای صحرایی، قابل نگهداری هستند. فنون دیگری در این زمینه وجود دارند که برای حفظ تنوع زیستی حیوانات از طریق روشهای حفاظت انجمادی منی (semen ) و جنین در کنار انتقال جنین و تلقیح مصنوعی بسیار اهمیت دارند. با این همه، فناوری زیستی می تواند به طور غیرمستقیم از طریق بیرون راندن و جایگزینی ارقام بومی اولیه و تنوع ذاتی آنها در صورت پذیرش واریته ها و ارگانیسمهای همسان از لحاظ ژنی، سبب کاهش تنوع ژنی شود.
جانشینی صادرات
بعضی محصولات دارای ارزش صادراتی برای چند کشور در حال توسعه احتمالا با محصولات دارای خواص مشابه (مانند روغن دارای کیفیت نارگیل از کلزا) که از راه اصلاح ژن گیاهان دیگر یا کشت بافت حاصل آمده اند، جایگزین خواهند شد. چنین محصولاتی ممکن است جایگاه رقابتی محصولات کشاورزی سنتی را تغییر دهند و الگوی کنونی تجارت و در نتیجه امنیت غذایی بسیاری از کشورهای در حال توسعه را که به عواید ارزی آنها متکی هستند، دگرگون سازند.
جنبه های اخلاقی
فناوری زیستی فراتر از یک موضوع صرفا علمی است. چندان که برخی آن را مداخله در کار طبیعت و آفرینش می دانند. در موقع تعیین اولویتها، تمام مسایل و دغدغه ها را با توجه به ابعاد اخلاقی و در کنار تصدیق قابلیتهای فناوری زیستی در افزایش عرضه مواد غذایی و تخفیف گرسنگی به طور متوازن باید لحاظ کرد. مسایل اخلاقی زیادی در چارچوب مقررات حقوق مالکیت معنوی به بحث گذارده شده است. اما موضوعات دیگر همچنان لاینحل مانده اند. چون این موضوعات تا حد زیادی وابسته به پسزمینه فرهنگی و سطح آگاهی و بصیرت عمومی هستند، تصمیم گیری در مورد استفاده از فناوریهای خاص باید با رعایت واقعیتهای اجتماعی - اقتصادی اخذ شود.
بازاریابی
فناوری زیستی به طور فزاینده ای تقاضا مدار و بازارپسند است. اکثر محصولات و فرآورده های آن حاصل تحقیقات و توسعه سرمایه گذاری از سوی بخش خصوصی در کشورهای توسعه یافته بوده است. اگر بازاری برای محصولی موجود نباشد، کسی به دنبال سرمایه گذاری برای ایجاد و توسعه یک فناوری جدید نخواهد رفت. این قضیه برای واریته های جدید گیاهی و نژادهای حیوانی، واکسنها و وسایل کار درمان نیز صدق می کند. تحقیقات بازاریابی برای معین ساختن ریسک انجام این کارها ضرورت بنیانی دارد. با توجه به این که ملاحظات اقتصادی در بخش دولتی در مورد این قضیه بیش از پیش به چشم می آید.
کاربردهای فناوری زیستی
کشت بافت گیاهان: که میتواند به کشورهای در حال توسعه کمک کند تا مواد گیاهی عاری از بیماری با کیفیت عالی تولید کنند. در بعد تجاری از این فن می توان در تولید گل بریده که اشتغال زیادی بخصوص برای زنان ایجاد می کند، استفاده کرد.
فنون مبتنی بر DNA : شامل جدا سازی، تکثیر، اصلاح و نوترکیب DNA ، مهندسی ژن برای به دست آوردن ارگانیسمهای اصلاح ژن شده (GMO )، استفاده از نشانگر و کاوشگرها در تعیین نقشه ژنی و ژنهای ساختاری و فعال و تشخیص دقیق ژنوتیپها با تشخیص هویت DNA
وسایل تشخیص بیماری و درمان با استفاده از فرآورده های فناوری زیستی (مثل پادتنهای تک کلونی، پادگنهای نوترکیب): که برای شناسایی عوامل بیماریزا در حیوانات و گیاهان در کشاورزی نوین بسیار اهمیت دارند. این وسایل و ابزارها در برنامه های نظارت و کنترل بیماری (به سبب تاثیرات اقتصادی) جایگاه بااهمیتی دارند.
کاربرد در صنایع کشاورزی: قابلیتهای استفاده نشده ای برای افزایش اشتغال و ایجاد ارزش افزوده در محصولات کشاورزی از راه توسعه صنایع کشاورزی، تنوع بخشی و استفاده غیرمتعارف از مواد خام (مثل استفاده از روغنهای گیاهی برای سوخت زیستی) وجود دارد.
برنامه مشترک سازمان فائو و سازمان بین المللی انرژی اتمی، کارهای زیادی در زمینه تکثیر گیاهان و اصلاح ژنتیک آنها و نیز بهداشت و تولید دام انجام داده است./
"با نظرات و پیشنهادات سازنده خود ما را یاری نمایید"
Email : mafi.hassan@gmail.com
Mobile : 09191878456
مقدمه :
لوک اروپایی، تحت نامهای لوک خوش خیم ، لوک بدبو، لوک اسید عامل آلودگی منطقه ای شفیره های زنبوران عسل میباشد. حدت آن ، به تنهایی یا همراه با لوک آمریکایی، آنرا در گروه مشهور به بیماریهای واگیر جا داده است . در سال 1904، در همان زمان که باسیلوس لاروا مشاهده شد یک آلودگی دیگر شفیره ها تشخیص داده شد که علایم مغایر با لوک آمریکایی داشت و بعنوان لوک اروپایی شناخته شد. با وجودیکه این بیماری به قاره اروپا محدود نبود.
عامل بیماری :
بر خلاف لوک آمریکایی، لوک اروپایی یک آلودگی است که توسط باکتریهای گوناگون ایجاد میشود.
مشهورترین عوامل عبارتند از:
۱- میکروب ملی سو کوکوس پلوتونیوس یا استرپتوکوکوس پلوتون:
بموجب تحقیقات وایت White ، مهمترین عامل ایجاد کننده بیماری است ، این میکرو ارگانیسم به شکل کوکسی یا دانه های تسبیح ، چند شکلی ، معمولاً بصورت کم و بیش گرد به قطر یک میکرون است.این میکروب گاهی بصورت تک تک و گاهی بصورت رشته یا دانه های تسبیح، ولی اغلب بصورت توده مشاهده میشود و گرم مثبت است. این میکروب هاگدار یا اسپور دار نمیشود ، لذا مقاومت آن محدود است، یک سال در شرایط خشکی و بیست و پنج روز در شرایط معمولی میتواند زندگی کند.
۲- میکروب باسیلوس آل ویی:
نقش این میکروب در سال 1885 بوسیله دو نفر به نامهای Cheshire و Chayne که بیماری را بطور تجربی ایجاد کردند , روشن گردید. کار آنها بعداً توسط محققان دیگر, Borchert و Timasec ,تایید گردید. این میکروب یک باسیل گرم مثبت به اندازه۲ - ۷× ۸-۲/۱ میکرون میباشد و می تواند تولید اسپور نماید. این اسپور ها از اسپور های باسیلوس لاروا به مراتب بزرگتر و اضلاع موازی دارد. مقاومت آن کمتر و میتواند دقیقه در ۱۰۰ درجه سانتی گراد مقاومت نماید.
۳- میکروب آکروموباکتر اوریدیس :
یک باسیل گرم منفی ، که تولید اسپور نمی نماید و میتواند به تنهایی یا با سایر عوامل پاتوژن ایجاد بیماری نماید. نسبت به سایر عوامل از اهمیت کمتری برخوردار است. میتواند مرگ لاروی را که قبلاً آلوده شده , تسریع نماید.
۴- میکروب استرپتوکوکوس فکالیس:
این باکتری اغلب همراه سایر اجرام آلوده کننده یا میکروبها مشاهده میشود ، در برخی موارد این باکتری شدیداً غالب است و همچنین میتواند علایم مشخص ایجاد نماید.
۵- میکروب باسیلوس لاتروسپروس :
این میکروب دارای یک اسپور جانبی میباشد . توانایی بیماریزایی آن مورد بحث است. انتقال تجربی جرم انجام و بیماری نیز ایجاد شده است. دخالت باکتریهای گوناگون در این بیماری مشاهده شده است . که هر کدام ایجاد بیماری لوک اروپای با علایم مشخص می نمایند. احتمال دخالت ویروس ها در ایجاد بیماری وجود دارد, اما تئوری دخالت یک ویروس معین مردود است. ویروس عامل لارو کیسه ای، برخی موارد با استرپتوکوکوس فکالیس یکی از عوامل ایجاد کننده لوک اروپایی می باشند, که لاروها علایم مشخصه لوک اروپایی را نشان داده و میتوان حضور این ویروس را به میزان بالا تشخیص داد. همچنین در حمله ویروس فلجی حاد (APV )به زنبوران, که به شفیره ها و زنبوران بالغ از طریق واروای ماده منتقل میشود، علایم معین لوک اروپایی دیده میشود. دخالت میکرو ارگانیسم های مختلف در ایجاد لوک اروپایی موجب ارایه تفسیر های مختلف توسط محققین شده است. گروهی تئوری وجود یک لوک اروپایی را علی رغم عوامل گوناگون ایجاد کننده بیماری پذیرفته اند. این نظریه می گوید که علایم ثبت شده گوناگون مربوط به انواع اختصاصی بیماری نمیباشد. گروهی با توجه به عامل یا عوامل ایجاد کننده و علایم مخصوص، بیماری خاصی را مطرح می نمایند.
ـ لوک اروپایی واقعی، با اجرام غالب استرپتوکوکوس پلوتون و باسیلوس آل ویی
ـ لوک اروپایی حاد، با جرم غالب باسیلوس آل ویی
ـ بیماری شفیره های فاسد : با جرم غالب استرپتوکوکوس فکالیس .
عوامل مستعد کننده:
عامل مستعد کننده ای که بطور عموم پذیرفته شده منشأ غذایی بوده و ضعف تغذیه ای است . در بعضی از مناطق معلوم شده که وقتی کلنی های قوی با یک دوره بارندگی ، سرما یا خشکی طولانی که در آوردن گرده اختلال ایجاد شود، مواجه می شوند یا در بعضی از اوقات سال که میزان گرده کاهش می یابد. بیماری ظهور می نماید. تضعیف کلنی به هر دلیل ,تغییرات جوی, اختلال در توازن گروههای جمعیتی کلنی ، وجود عوامل بیماری زای دیگر (واروا) ، در بروز بیماری میتواند اهمیت داشته باشد.
بیماریزایی :
در موقعیت بروز بیماری ، عامل از طریق مواد غذایی به لاروها منتقل میشود . با رسیدن به روده میانی به شکل سریع تکثیر میشود. آلودگی محدود به روده بوده و منجر به سپتی سمی نمیشود. لارو در اثر محرومیت از غذا و رشد سایر باکتریها تلف میشود.
علایم :
بروز علایم لوک اروپایی در مرحله باز بودن شفیره ها ، در اغلب موارد تشخیص بیماری را آسان می نماید.
ـ شفیره های موزاییک مانند.
- بوی مخصوص :کم و بیش قابل تشخیص و متفاوت با بوی لوک آمریکایی, لاروها در کف حجره ها مشاهده میشوند. کم و بیش شکل و قطعه بندی خود را حفظ کرده اند ، ولی اغلب وضعیت غیر طبیعی دارند. به دیواره حجر چسبیده نیستند، کشدار نبوده ولی نرم میباشند و با لمس کردن به راحتی پاره میشوند. رنگ سفید صدفی خود را از دست داده ، سپس زرد و سرانجام قهوه ای میشوند.
- وضعیت پلاک های تولید شده : بعد از خشک شدن ، لارو ها به پلاک هایی تبدیل شده که به سادگی از دیواره حجره جدا میشوند.
علایم فوق در زمانی که استرپتوکوکوس پلوتون و باسیلوس آل ویی غالب باشد مشاهده میشود. ولی زمانی که بیماری لوک مزمن یا شفیره های فاسد باشند, علایم تفاوت میکند.
در لوک مزمن: گروهی از لاروها بعد از بسته شدن درب حجره ها, تلف میشوند. در ب حجره ها فرو رفته , لاروها به رنگ بلوطی در آمده ، گاهی کشدار مثل لوک آمریکایی ,بدون اینکه بوی خاص استشمام شود. لاروها پس از خشک شدن بشکل پولک بلوطی تیره درآمده که بسادگی قابل جدا شدن است و توسط زنبوران خارج میشود.
اپیدمیولوژی:
عامل آلوده کننده توسط مواد غذایی وارد روده میانی لارو می شود. هر سه نوع لارو به آلودگی حساس هستند. بیماری لاروهای جوان را مبتلا کرده و در مرحله بازبودن در ب شفیره ها آنها را مبتلا کرده و قبل از بسته شدن درب حجره تلف میشوند. نحوه انتقال آلودگی در سطح کلنی، شبیه لوک آمریکایی است ولی با شدت کمتر و چون لارو تلف شده کشدار نبوده و پلاک ها به دیواره حجره چسبیده نیستند , پیشگیری بیماری توسط زنبوران نظافت گر سهل است. تکثیر و توسعه بیماری در سطح زنبورستان و منطقه، به فاکتورهایی که برای سایر بیماریها، مطرح است, بستگی دارد. بیماری معمولاً به چند کلنی یا زنبورستان محدود میشود، از یک زنبورستان به زنبورستان دیگر و از سالی به سالی تفاوت های زیادی در بیماری مشاهده میشود. اغلب عود بیماری در بهار رخ میدهد. و اغلب بطور خود بخود با مساعد شدن وضعیت غذایی و آب و هوایی بیماری ناپدید میشود. آمدن واروا با توسعه لوک اروپایی همراه بوده است. آلودگی به واروا باعث تضعیف کلنی ها و ضعف در تغذیه زنبوران شده و کندو را مستعد ابتلاء به لوک اروپایی میکند.
کاهش گرده روی فعالیت غدد هیپوفارنژیال و ماندیبولار زنبوران پرستار و در نتیجه , بر روی ترشح ژله رویال از نظر کمی و کیفی اثر سوء داشته, لذا لاروهای جوان دچار نقص تغذیه ای میشوند. واروا یک عامل مستعد کننده لوک اروپایی است و با آتروفی یا تحلیل بردن غدد ترشح کننده ژله رویال باعث اختلال در فعالیت غدد شده و نتیجه اش بر روی لاروها همان نقص در تأمین گرده میباشد.
پیش بینی بیماری:
حدت لوک اروپایی به مراتب از لوک آمریکایی کمتر است به این دلیل که از طرفی مقاومت عامل این بیماری از مقاومت اسپور باسیلوس لاروا کمتر است و از طرف دیگر مواد پاتوژن (لاروها، پولک ها) خیلی ساده تر توسط زنبوران نظافت گر حذف میشوند, چون نه چسبیده هستند و نه کشدار .
درمان دارویی و همچنین پیشگیری از بروز آن شبیه لوک آمریکایی است , مگر در آلودگی های خیلی شدید. نباید فراموش کرد که لوک اروپایی وابسته به عامل تغذیه و آنهم اغلب به عامل آب و هوایی بستگی دارد. لذا از بین بردن کلنی آلوده بجز در موارد شدید ضرورتی ندارد , ولی حذف کادرهای آلوده اجباری است. برای درمان دارویی، آنتی بیوتیک اختصاصی لوک اروپایی (دی هیدرو استرپتومایسین) را بصورت یک گرم از ماده مؤثره در هر کلنی، در یک لیتر شربت ۱ به ۱ میتوان استفاده کرد، ۳ بار به فاصله یک هفته تکرارشود
گندم نان داراب 2 | |
سال معرفی : | ۱۳۷۴ |
مبدا : | مکزیک-مرکز بین المللی سیمیت |
شجره : | Maya”s”/Nac |
تیپ رشد : | بهاره |
میانگین ارتفاع بوته : | ۹۲/۵سانتیمتر |
تاریخ رسیدن : | زودرس |
میانگین وزن هزاردانه : | ۳۷/۵ گرم |
رنگ دانه : | زرد کهربایی |
مقاومت به خوابیدگی : | مقاوم |
مقاومت به ریزش : | نیمه مقاوم |
واکنش به امراض : | نسبتا مقاوم به زنگ زرد و قهوه ای ،حساس به سپتوریا |
واکنش به تنش های محیطی : | - |
میانگین عملکرد دانه : | ۵/۹ تن در هکتار |
کیفیت نانوایی : | خوب |
میانگین درصد پروتئین دانه : | ۱۲/۵ |
مناطق مورد کشت : |
مناطق گرم جنوب و جنوب غرب کشور شامل استانهای ایلام، کرمانشاه، لرستان، خوزستان،بوشهر، هرمزگان، سیستان و بلوچستان و مناطق گرم استان فارس |
"با نظرات و پبشنهادات سازنده خود ما را یاری نمایید"
Mobile : 09191878456
Email : mafi.hassan@gmail.com
بوم شناسی و مدیریت علف هرز
مدیریت علف هرز در بوم نظامهای کشاورزی یکی از بزرگترین مشکلاتی است که کشاورزان با آن مواجهند و خود گویای این نکته است که چرا بیش از نیمی از مواد شیمیایی مصرفی در کشاورزی را علفکش تشکیل میدهد. اما چرا علفهای هرز چنین مشکلزا هستند؟ چه نکتهای در بوم شناسی آنها وجود دارد که آنها را در نظامهای کشاورزی چنین مشکلزا و مخرب نموده است؟
مشکل اصلی که علفهای هرز ایجاد میکنند رقابت آنها با گیاهان زراعی برای عناصر غذایی، نور و آب است. هر چه نیازهای علف هرز به نیازهای گیاه زراعی شبیهتر باشد، رقابت شدیدتری بین آنها وجود خواهد داشت.اگر علفهای هرز در بهرهبرداری از آب یا عناصر غذایی کارآمدتر باشند یا اگر آنها رشد سریعتری داشته باشند و بتوانند بر گیاهان زراعی سایهاندازی کنند و در رقابت برای نور بهتر از گیاهان زراعی عمل کنند میتوانند باعث کاهش جدی و شدید عملکرد نظام کشاورزی شوند.
اما علفهای هرز میتوانند مشکلات دیگری را نیز باعث شوند. بعضی از علفهای هرز که در مزرعه گیاهان علوفهای باقی میمانند میتوانند باعث صدمه زدن به دامها شده و کیفیت علوفه دامی را کاهش دهند. این امر میتواند باعث کاهش کیفیت یا کمیت تولیدات دامی همچون شیر شود. سایر علفهای هرز میتوانند به عنوان زیستگاه بیماریها یا آفاتی عمل کنند که در گیاهان زراعی گسترش مییابند. همچنین سایر علفهای هرز مواد دگر آسیب شیمیایی توید میکنند که تولیدات گیاهانی را که در مجاورت آنها رشد میکنند کاهش میدهند. اما احتمالاً مهمترین دلیلی که علفهای هرز به عنوان یک آفت کشاورزی به حساب میآیند این است که رهایی از آنها بسیار دشوار است!
علفهای هرز یکساله، دوساله و چند ساله
بوم شناسی و مدیریت علفهای هرز یکساله، دوساله و چند ساله با یکدیگر تفاوت دارد. بیش از 80 درصد علفهای هرز اکثر مزارع علفهای هرز یکساله هستند که در یک فصل رشد کرده، تولید مثل نموده و از بین میروند. علفهای هرز چند ساله، سه یا بیش از سه سال زندگی میکنند. علفهای هرز دو ساله چرخه زیستی دو ساله دارند که در سال اول رشد رویشی و در سال دوم تولید مثل میکنند.
· علفهای هرز یکساله تنها توسط بذر تولید مثل و تکثیر مییابند، اما تعداد بسیار زیادی (چند هزار) بذر تولد میکنند که در خاک حفظ میشود و تضمین مناسبی برای رشد آنها در سالهای بعد است. به علاوه، بذر بسیاری از علفهای هرز یکساله میتوانند سالها به صورت خواب در خاک باقی بمانند و به مجرد مساعد شدن شرایط محیطی، جوانه زده و رشد نمایند. روشهای مدیریتی مناسب برای علفهای هرز یکساله در راستای حذف آنها از مزرعه قبل از تولید بذر میباشد. اگر این علفهای هرز امکان تولید بذر نمایند، بسیاری از آنها خواهند توانست هم زمان با کشت گیاه زراعی رشد خود را شروع کنند و رقابتی جدی را با گیاه زراعی به وجود بیاورند.
· بسیاری از علفهای هرز چند ساله بسیار بیش از سه سال زندگی میکنند. تقریباً تمام این گونهها از طریق بذر تولید مثل میکنند. اما بعضی از آنها نیز با تکثیر رویشی حاصل از گرههای زیر زمینی که بر روی ریشهها و ساقهها قرار دارند تولید مثل غیر جنسی دارند. متأسفانه این نکته بدین معنی است که اگر شما اندامهای هوایی چنین علفهای هرزی از بین ببرید، آنها قادرند با خروج اندامهای هوایی از بخشهای زیر زمینی خود حتی گیاهانی بیش از قبل تولید کنند. در اکثر موارد مدیریت مناسب این علفهای هرز به معنی حذف و از بین بردن فیزیکی اندامهای هوایی و ریشههای این گیاهان که بعضی از موارد بیش از یک سال طول میکشد و یا کنترل شیمیایی آنها میباشد. اگر این علفهای هرز چند ساله در بوم نظامهای کشاورزی شایع باشند، تأثیر رقابتی شدیدی بر گیاهان زراعی سیستم خواهند داشت، زیرا سیستم ریشهای آنها به خوبی توسعه یافته است و دارای مواد غذایی ذخیرهای هستند که میتوانند از ان برای رشد ساقهها و برگها استفاده کنند.
· علفهای هرز دو ساله در سال اول ارتفاع چندانی ندارند و در سطح زمین باقی میمانند، زیرا تنها ریشه، ساقه و برگ تولید میکنند. در سال دوم رشد عمودی آنها آغاز میشود و گل و بذر تولید میکنند. راهبردهای مدیریتی مناسب برای این دسته از علفهای هرز، در سال اول مشابه با مدیریت علفهای هرز چند ساله (حذف کامل آن از مزرعه) و در سال دوم مشابه علفهای هرز یکساله (حذف و نابودی علف هرز قبل از تولید بذر) میباشد.
ادامه مطلب ...
با نظرات و پیشنهادات سازنده خود ما را یاری نمایید
Mobile: 09191878456
Email: mafi.hassan@gmail.com
آنهایی که خوش بین هستند پاسخ آری به این سئوال میدهند. اغلب پیشرفتهای کشاورزی در گذشته متکی بر تغییرات تکنولوژی در روشهای تولید، افزایش کود یا آفتکش، یا فنآوریهای سنتی اصلاح گیاهان بوده است. اندک زمانی است که انسان شروع به استفاده از امکانات فنآوری ملکولی و مهندسی ژنتیکی کرده است. امکان بالقوه عظیمی برای افزایش عملکرد در تمامی گیاهان زراعی وجود دارد. با انواع روشهایی که هم اکنون قابل دسترس میباشند، ما میتوانیم گیاهانی را تولید کنیم که دارای عملکرد بالاتر، سرعتهای رشد سریعتر، مقاومت افزایش یافته به بیماریها و آفات و تحمل به طیف گستردهای از شرایط محیطی و حتی سطوح بالاتر برخی مواد غذایی باشند. ما در آستانه تغییرات بزرگی در کشاورزی هستیم.
اما قبل از اینکه نفس راحتی بکشیم و از نگرانی درباره افزایش جمعیت جهان رهایی یابیم، منفیگرایان پاسخ منفی به این سئوال میدهند. اگرچه این موضوع درست است که مهندسی ژنتیک ممکن است قادر به بهبود برخی گیاهان زراعی برای نواحی خاصی از جهان باشد، اما آن گیاهان هنوز نیازمند خاک، نور، مواد غذایی و رطوبت خواهند بود. در بخشهای بزرگی از جهان، آب کمیاب است، خاک فرسایش یافته است و میزان مواد غذایی خاک بطرز هشدار آمیزی پایین است. مهندسی ژنتیک ابزاری برای تکامل واریتههای جدید گیاهی فراهم میسازد. هر چند این واریتهها در معرض بسیاری از مشکلات مشابهی خواهند بود که هم اکنون واریتههای تولید شده به وسیه روشهای سنتیتر دارا میباشند.
در حال حاضر، آفات و عوامل بیماریزا قادر به غلبه بر مکانیسمهای مقاومتی میباشند. به علاوه این احتمال وجود دارد که ژنهای جدیدی که به درون گیاهان زراعی وارد میشوند، نهایتاً وارد گونههای علف هرز خویشاوند آنها شده و این موضوع ممکن است منتج به علفهای هرز تقویت شده ژنتیکی شود. (Genetically enhanced weeds) با وجود تمامی این مشکلات، ممکن نیست که تغییرات در ساختار ژنتیکی گیاهان زراعی برای تغذیه یک جمعیت جهانی روبه رشد، در طولانی مدت کافی باشد.
حقیقت چیست؟ احتمالاً حقیقت بین این دو حد قرار دارد. مهندسی ژنتیکی برای نژادهای جدیدی از گیاهان زراعی که به خوبی به نواحی مختلف جهان سازگار شدهاند و ممکن است قادر به تولید عملکردهای خوب حتی تحت شرایط پرتنش باشند، واقعاً امیدبخش میباشد. این روشها میتوانند با افزایش سرعت تولید واریتههای جدید موجب صرفهجویی در زمان شوند. اما بدون نظارت دقیق بر اراضی کشاورزی که هم اکنون در جهان موجود هستند، و مدیریت مناسب ذخایر توارثی (Germplasm)(ژنهای قابل دسترس برای بهبود گیاه)، این پیشرفتها به جای آنکه به ما اجازه افزایش در تولید مورد نیاز برای تغذیه یک جمعیت رو به تولید را بدهد، تنها برای نگهداشتن ما در شرایط ثابت عمل میکنند.
تجربه انقلاب سبز نشان داد که علاوه بر برخی فواید، خطرات و انحرافهای غیر قابل انتظاری میتواند از برنامهها و فنآوریهای طراحی شده ناشی شود. در حالی که انقلاب سبز و پیشرفت ژنتیکی برای ازایش تولید کشاورزی مهم هستند، تنها با پیشرفتهای جاری در محدوهای سلامت انسان و ثبات جمعیتی، و مدیریت بهبود یافته منابع جهانی است که ما قادر به برآورده ساختن نیازهای یک جمعیت گرسنه هستیم.
منتظر نظرات و پیشنهادات شما هستیم
Mobile: 09191878456
Email: mafi.hassan@gmail.com
گیاه به رغم نفوذ تنش به درون بافتهایش با شرایط حذف یا کاهش تنگنا در برابر تنش مقاومت میکند. این نوع مقاومت را در اصطلاح بردباری در برابر تنش گویند. بردباری در برابر تنش تعادل ترمودینامیک گیاه است و این گیاه از تأثیر تنگنا مضر القا شده توسط تنش جلوگیری میکند.
در روند تکامل گزینش به سوی سازوکارهای اجتناب از تنش بوده است که از سازوکارهای تحمل تنش موثرتر میباشد.
تنشها دو نوع هستند؛ برگشتپذیر (Elastic) و برگشت ناپذیر (Plastic). تنشهای برگشت پذیر برای مواقعی به کار میروند که گیاهی که تحت تنش بوده است بتواند به وضعیت اولیه خود بعد از بین رفتن عامل تنشزا برگردد. به عنوان مثال، در تنشهای بیولوژیکی وقتی که گیاه تحت شرایط تنش شوری ملایم قرار گرفت بتواند پس از رفع تنش به حالت اولیه خود برگردد.
تنشهای برگشت ناپذیر برای مواقعی به کار میرود که پس از بین رفتن عامل تنش، گیاه نتواند به شکل اولیه و یا وظایف اولیه خود برگردد. مانند تنشهای شدید خشکی، شوری، سرما و یخزدگی. به طور معمول تنشهای نوع برگشت ناپذیر در مواقعی اتفاق میافتد که شدت تنش و طول مدت آن زیاد باشد.
از جمله تنشهای محیطی که از نظر تأثیر گذاری بر روی گیاهان بسیار حائز اهمیت است تنش شوری میباشد که به بررسی آن میپردازیم.
شوری یکی از تنشهای غیر زنده است که در مناطق وسیعی از دنیا وجود دارد. وجود این تنش منجر به انجام تحقیقاتی در این زمینه با هدف توسعه گیاهان متحل به شوری گردیده است. تنش شوری یکی از مهمترین تنشها و عامل کاهش رشد و تولید گیاهان میباشد. عوارض شوری در شرایط طبیعی ممکن است به صورت ضعیف، ملایم یا حاد بروز کند. شوری یکی از مهمترین مشکلات مناطق خشک و نیمه خشک میباشد و کوششهای بسیاری انجام شده است تا گیاهان بومی مقاوم به شوری شناسایی و اصلاح گردد. گیاهانی که بتوانند در مناطق شور مورد بهره برداری قرار گیرند از اهمیت فراوانی برخوردار میباشند. یکی از راههای استفاده از گیاهان شوریزی بررسی سازوکار تحمل یا مقاومت به شوری گیاهان میباشد.
گیاهان از نظر تغییرات مورفولوژیکی، فیزیولوژیکی و آناتومیکی به همدیگر مقایسه میشوند. سرعت و درصد جوانه زنی، خصوصیات ظاهری گیاه، تغییرات سطح برگ، ارتفاع، میزان کلروفیل، میزان عناصر سدیم، پتاسیم و کلسیم، کلر ، میزان کربوهیدراتهای محلول و پرولین، آناتومی برگ و دیگر خصوصیات در شوریهای مختلف با هم مقایسه و حد بحرانی مقاومت به شوری برای هر گونه گیاهی که میتواند شوری را تحمل و یا مقاومت نماید مشخص میشود.
لینک های مرتبط با موضوع
اویارسلام ارغوانی
نام انگلیسی: Purple nutsedge
نام علمی: Cyperus rotundus
اویارسلام زرد
نام انگیسی: Yellow nutsedge
نام علمی: Cyperus esculentus
به اعتقاد بسیاری از صاحبنظران، اویارسلام ارغوانی خطرناکترین و بدترین علفهرز دنیا میباشد. اویارسلام ارغوانی یک علفهرز چند ساله با یک سیستم گسترده ریزومها و غدههای زیرزمینی است. این غدهها قادرند هنگامی که شرایط محیطی نامناسب است به حالت خواب باقی بمانند و هنگامی که شرایط مساعد میشود اندامهای هوایی جدید تولید کنند. این علفهرز عمدتاً به روشهای رویشی و غیر جنسی تکثیر مییابد، زیرا مقدار جوانه زنی بذور آن بسیار اندک است. از آنجا که اویارسلام ارغوانی به سایه حساس است، میتوان با محصولاتی که اوایل فصل، رشد میکنند بر آن غلبه نمود. اما سایه نمیتواند از رشد غدهها جلوگیری کند، در نتیجه به این روش نمیتوان به عنوان یک روش کنترل اتکا کرد. برای پیشگیری از تشکیل غدههای جدید باید عملیات دیگری را نیز اجرا کرد که از آن جمله میتوان به حذف فیزیکی علفهرز از خاک، آفتابدهی برای از بین بردن غدههای سطحی، بهبود زهکشی خاک (ایارسلام خاکهای مرطوبتر را بیشتر میپسندد)، یا شخم سطحی و مکرر (شخم عمیق باعث میشود غدههای عمق خاک به سطح خاک بیایند و عملیات شخم باید مکرر باشد تا اندامهای هوایی که در حال رشدند پیوسته از بین بروند و مواد غذایی چندانی در اختیار گیاه برای تولید غدههای بیشتر وجود نداشته باشد) اشاره کرد.
اثرات رقابتی اویارسلام ارغوانی را اغلب میتوان با کنترل سریع گیاه در آغاز رشد به شدت کاهش داد و بنابراین امکان استقرار مطلوب را برای گیاه زراعی را فراهم ساخت. بعد از این مرحله، هر اویارسلامی که سبز کند به راحتی در رقابت مغلوب گیاه زراعی خواهد شد. متأسفانه هرگاه اویارسلام ارغوانی در مزرعه حضور داشته باشد ریشهکن کردن آن تقریباً غیر ممکن است، در نتیجه این علفهرز خسارت بیشماری به محصول زراعی وارد خواهد کرد. اویارسلام زرد نیز در مناطق بسیاری به وفور دیده میشود و اغلب در کنار اویارسلام ارغوانی رشد میکند.
پنجه مرغی
نام انگلیسی: Bermudagrass
نام علمی: Cynodon dactylon
پنجه مرغی که به نامهای مَرغ و بندواش نیز معروف میباشد. یک علفهرز چندساله و از خانواده گندمیان است که تعداد زیادی ریزوم و ساقه خزنده زیر زمینی تولید میکند که به سرعت در زیر زمین گسترش مییابند. پنجه مرغی علفهرزی بسیاری مهاجم است که کنترل آن دشوار میباشد. سریعترین رشد این علفهرز در آب و هوای گرم است و هنگامی که شرایط محیطی برای رشدش نامطلوب میشود به صورت ساقههای زیرزمینی خواب به حیات خود ادامه میدهد. مبارزه مکانیکی برای کنترل این علفهرز ممکن است منجر به تشکیل اندامهای هوایی جدید در آن شود. از بعضی از ارقام پنجه مرغی به عنوان پوشش چمنی یا علوفه در بسیاری از مانطق دنیا استفاده میشود.
پنجه مرغی در خاکهای حاصلخیز با عمق کافی به سرعت رشد میکند. در هر دو نوع خاک رسیسنگین و ماسهای سبک رشد کرده و در برابر غرقاب شدن تا حدودی مقاوم است ولی در زمینهایی که سطح آب در آنها بالا باشد رشد خوبی ندارد. این گیاه به اسید، قلیا و تا حدودی به نمک سازگاری دارد. در زمینهایی که کود داده میشود واکنش آن در برابر کود بسیار مساعد است. پنجهمرغی در عین حال که یک علفهرز سمج در باغها و مزارع به حساب میآید و به گیاهان علوفهای، مزارع سیبزمینی و سایر محصولات خسارت وارد میآورد؛ در غالب مناطق این گیاه را سلطان گیاهان چراگاهی مینامند زیرا در برابر لگدمال شدن و چرای ممتد و شدید مقاومت زیادی دارد. تنها به علت اینکه دمای پایین، نزدیک دو درجه سانتیگراد زیر صفر موجب رکود رشد آن میشود نواحی کشت آن محدود است.
برای مبارزه شیمیایی با این علفهرز میتوان ار علفکشهایی مانند دالاپون به ۴تا ۸ کیلوگرم در هکتار و آمیترول به میزان ۲/۵ کیلوگرم در هکتار و گلی فوزات به میزان ۲/۳تا ۴/۵ کیلوگرم در هکتار استفاده کرد.
سوروف
نام انگلیسی: Pigweed
نام علمی: Echinochloa crusgalli
برنج وحشی
نام انگلیسی: Jungle rice
نام علمی: Echinochloa colonum
سوروف و برنج وحشی علفهای هرز یکسالهای هستند که معمولاً با برنج و نیز بسیاری از محصولات مناطق معتدل و گرمسیری رقابت میکنند. این دو علفهرز به خوبی با محیطهای آبی سازگار هستند و میتوانند به سرعت رشد نموده و تکثیر یابند و همین امر آنها را به رقیب جدی برنج تبدیل کرده است. شباهت این دو علفهرز به برنج در مراحل اولیه رشد، تفکیک آنها را از برنج برای کشاورزان هنگام وجین دستی دشوار میکند. رها نمودن این علفهرز در مزرعه تا زمانی که بتوان آن را از برنج تفکیک کرد میتواند باعث خسارت شدیدی قبل از حذف آنها شود. سوروف و برنج وحشی در هر زمانی در صل رشد قادرند جوانهزنی کنند، در نتیجه کنترل آنها مستلزم این است که ابتدا قبل از کاشت برنج به آنها فرصت داد تا سبز کنند و سپس با عملیات فیزیکی آنها را از بین برد. این دو علفهرز علفهای چمنی بزرگی هستند که میتوانند علاوه بر برنج در بسیاری از محصولات زراعی دیگر نیز مشکل ایجاد کنند.
سورو به نامهای گالی و دژگال نیز نامیده می شود. سوروف علفهرزی است رطوبت دوست که در مراحل اولیه دوست شباهت فوقالعاده زیادی به برنج دارد. این دو گیاه (سوروف و برنج)از روی گوشوارک و زبانک تشخیص داده میشوند بدین ترتیب که در محل اتصال برگ به غلاف در برنج دوگوشوارک با لیگولپردار و یک زبانک دیده میشود در حالی که در سوروف گوشوارک و زبانک وجود ندارد.
ریشههای سوروف نیز بر اثر شخم از نقطهای به نقطه دیگر و از مزرعهای به مزرعه دیگر رفته موجب ازیاد آن در سطح وسیع میگردد. بذر سوروف در عمق بیش از پنج سانتیمتر آب چندان قادر به جوانهزدن نخواهند بود.
برای مبارزه با سوروف علاوه بر راههای مکانیکی وجین کردن، پس از ۲ تا ۶ برگی شدن میتوان علفکشهایی مانند رونستار، ماچتی و اوردرام را به نسبت ۴ تا ۶ لیتر در هکتار در مزراع برنج به کار برد. در سایر مناطق میتوان از علفکش تریفلورالین به میزان ۱/۲ تا ۲/۴ لیتر در هکتار بر حسب نوع خاک استفاده کرد.
علف غاز
نام انگلیسی: Goosegrass
نام علمی: Eleusine indica
علف غاز یک علفهرز یکساله تابستانه است که یکی از مشکلات جدی مناطق گرمسیری و نیمهگرمسیری جهان محسوب میشود. علف غاز توسط بذر تکیر مییابد و اغلب با علف خرچنگ اشتباه میشود. علف غاز قادر است در خاکهای فشرده به خوبی رقابت کند. اما با اصاح فشردگی خاک میتوان با یک گیاه زراعی قوی و سالم با آن مبارزه کرد.
قیاق
نام انگلیسی: Johnsongrass
نام علمی: Sorghum halepense
قیاق یا ذرت گلخوشهای یک علفهرز چندساله، تک لپهای از خانواده گندمیان با قدرت رقابت بسیار زیاد میباشد که توسط بذر و ریزوم تکثیر مییابد. ارتفاع این گیاه بین 5/2 تا 3 متر میرسد و در هر خوشه بذری صدها بذر تولید میکندو همانطور که گفته شد تولید مثل این گیاه هم توسط بذر و هم توسط ریزوم صورت میگیرد و اکثر ریزومهای آن در 20 سانتیمتری بالای خاک قرار دارند، در نتیجه با ورود آن به مزرعه ریشهکنی آن بسیار دشوار میشود. شخم رایج یکی از بهترین روشهای مدیریتی برای کنترل این علفهرز میباشد، زیرا باعث تخریب و از بین رفتن ریزومهای زیر زمینی شده و اگر در زمان مناسبی انجام شود میتواند از تشکیل بذر این علفهرز هم پیشگیری کند. قیاق اگر پس از وجین و از بین رفتن در مزرعه بماند نیز میتواند مشکلساز باشد، زیرا طی تجزیه از خود یک ترکیب شیمیایی دگرآسیبی تولید میکند که از رشد سایر گیاهان جلوگیری میکند.
قیاق با آنکه بهعنوان گیاهی علوغهای شناخته میشود مزاحمت زیادی نیز در مزراع ایجاد میکند و باعث آلوده ساختن محصول میگردد. این گیاه بیشتر علفهرز مزراع آبی به شمار میآید.
برای دفع قیاق باید سموم نفوذی مثل روغن مصر شود تا ریشههای زیرزمینی از فعالیت باز بمانند. از سموم پولی بورکلریت، TCA، بروماسیل و DMSA نیز میتوان استفاده کرد. میتوان با علفکش دالاپون به نسبت ۵ تا ۸ کیلوگرم در هکتار یا رانداپ به نسبت ۱۰ لیتر در هکتار، به هنگام گلدهی در دفعات متوالی با این گیاه مبارزه کرد.
قیاق علفهرزی است قوی که علاوه بر مزراع در کنار جادهها و آبروها میروید و مورد چرای دام قرار میگیرد. این گیاه مانند سایر انواع سورگوم ر بعضی شرایط به علت تراکم هیدروسیانیک اسید در برگهایش سمی است؛ در عین حال به دلیل قدرت تولیدی زیاد، دارا بودن ارزش غذایی مناسب و دوام کافی اهمیت علوفهای خاصی دارد. در آسیا و منطقه مدیترانه، قیاق تنها گونه جنس سورگوم است که به وفور یافت میشود.
حلفه
نام انگلیسی: Cogongrass
نام علمی: Imperata cylindrica
حلفه یک علفهرز چند ساله است به شکلی رویشی و توسط اندامهای زیرزمینی و نیز به شکل زایشی با تولید هزاران بذر جدا تکثیر مییابد. این علفهرز چنان مهاجم است که باعث شده است کشاورزان، کشاورزی دورهای خود را در مناطقی که این علفهرز هجوم آورده است رها کنندو این علفهرز در تمام خاکهای رسی و شنی به خوبی رشد میند. از آنجا که ریزومهای این گیاه به عمق خاک نفوذ میکند، به خوبی در خاکهای فقیری که حاصلخیزی و طوبت کمی دارند رشد میکند. اکثر اکوتیپهای این علفهرز به هیچ وجه قادر به تحمل سایه نیستند و به همین دلیل چنانچه گیاه زراعی بتواند قبل از سبز شدن این علفهرز به خوبی در مزرعه استقرار یابد قادر است در رقابت با آن موفق باشد. این علفهرز علاوه بر مشکلات رقابتی که ایجاد میکند، یک ترکیب شیمیایی دگرآسیب در خاک ترشح میکند که از رشد سایر گیاهان جلوگیری میکندو ریشهکن کردن این علفهرز نیازمند تخریب و از بین بردن ریزومهاست که با شخم مکرر این امر محقق میشود. سوزاندن اندامهای هوایی این علفهرز در پیشگیری از اثرات دگرآسیبی بالقوه آن موثر است.
خرفه
نام انگلیسی: Common purslane
نام علمی: Portulaca oleracea
خرفه که یک گیاه علفی یکساله است، علفهرزی است گوشتی (Succulent) که در بسیاری از مناطق دنیا به عنوان علوفه خوک مورد استفاده قرار گرفته است. خرفه در شرایط گرم و خشک به خوبی رشد میکند و توسط بذر و نیز در صورت مرطوب بودن خاک توسط قطعات ساقه تکثیر مییابد. خرفه خاکهای شل و غنی شنی را ترجیح میدهد، اما میتواند در دامنه گستردهای از خاکها و شرایط اقلیمی مختلف رشد کند. این گیاه آنقدر گوشتی است که میتواند پس از قطع شدن همچنان زنده بماند و حتی بذر تولید کند و به همین دلیل از بین بردن و کنترل آن بسیار دشوار است.
سلمه
نام انگلیسی: Iambsquarter
نام علمی: Chenopodium album
سلمه یا سلمک یک گیاه علفی یکساله تابستانه و از خانواده اسفناجیان (Chenopodiaceac) میباشد. یکی از گستردهترین گونههای علفهرز در دنیا میباشد. این گیاه در تمام خاکها به خوبی رشد میکند. سلمه یک چرخه جوانهزنی وابسته به دما دارد و برای جوانهزنی باید دمای خاک ۱۰ تا ۳۰ درجه سانتیگراد باشد.
این گیاه در اکثر مزارع، و به خصوص مزارع صیفی و غلات زیاد دیده میشود. برای مبارزه با سلمک میتوان با استفاده از علفکش ترفلان به نسبت ۱/۲ تا ۲/۴ لیتر در هکتار قبل از رویش یا با تو – فور – دی به نسبت ۳ لیتر در هکتار بعد از رویش، اقدام کرد.
علف خرچنگ
نام علمی: Digitaria sangunalis
علف خرچنگ یک گیاه یکساله تابستانه است و از مشکلات مناطق معتدل و گرمسیری به شمار میرود. این علفهرز میتواند از محل گرههای خود ریشه تولید کند، در نتیجه رشدی مشابه گونههای چند ساله دارد، اما تولید مثل آن عمدتاً از طریق تولید بذر زیاد صورت میگیرد. رسیدگی این گیاه طی تابستان است و سپس در اوخر تابستان یا پاییز بذر تولید میکند.
پیچک
نام علمی: Convolvulus arvensis
پیچک یک گیاهی دولپهای، علفی و چند ساله خزنده است و ساقههای تاک مانندی دارد ه به وی امکان میدهند در حالت پهن روی زمین باقی بماند یا به دور ساقه گیاهان دیگر بپیچد. ریشههای این گیاه قادرند تا عمق ۵ متری خاک نفوذ کنند و این علف هرز را قادر میسازد تا در خاکهای خشکی که از نظر عناصر غذایی فقیر هستند بقا داشته و رقابت کند. پیچک میتواند توسط ریزوم و بذر تولید مثل نماید. ریشهکنی این علفهرز بسیار دشوار است، زیرا ریزومهای آن بسیار عیق هستند و بذرهای آن نیز میتوانند قوه نامیه خود را تا ۵۰ سال حفظ کنند.
مبارزه با پیچک به کمک عملیات زراعی مشکل است و باید از سموم نفوذی که ریشه را در عمق زمین نابود سازد استفاده کرد.
بهترین سم علفکش برای مبارزه با پیچک، مخصوصاً در ان زمان که در منتهای فعالیت است، تو – فور – دی میباشد. در مزراعی که به کارگیری ای سم خطرناک باشد میتوان MCPA را به کار برد.